در فلسفه طبیعی ابن سینا با امتزاج کاملتر عناصر و ایجاد صفا و تکامل و اعتدال بیشتر قوه جدیدی از نفس کلی و یا می توان گفت نفس جدیدی بر این امتزاج عناصر دمیده شده و مولود نباتات را بوجود می آورد. نفس نباتی، علاوه بر قوای مولود معدنی، دارای قوه غاذیه و نامیه و مولده است. با نظر به این قوای نفس نباتی است که شیخ فعل و انفعالات نباتات را مورد نظر قرار داده و حیات گیاهی را تجزیه و تحلیل کرده است.
تولید مثل در گیاهان
نباتات دارای جنسیت است به این معنی که اصل مؤنث هسته و تخم مذکر را در خود پذیرفته و آن را رشد و نمو می دهد لکن این دو نیرو در گیاه از هم کاملا منفک نیست بلکه در یک عضو جمع شده است. کاشتن تخمی در زمین با نهادن نطفه نر در ماده در مورد حیوانات یکی نیست چون حیوان ماده هم غذا برای نطفه تهیه می کند و هم نیروی نفسانی در حالی که زمین فقط تخم را تغذیه می دهد. لکن قسمتهای توالد و تناسل نباتات به حیوانات شباهاتی دارد و حتی تخم گیاه مانند تخم مرغ هسته ای دارد که اصل حیات است و قسمتی که برای تغذیه بکار می رود. گیاهان همچنین به بعضی حیوانات پائین تر که دارای اعضای جداگانه ای برای قوای هاضمه و حاسه نیست شباهت دارد. در هر دو مورد آلات تناسلی مؤنث و مذکر ممکن است با هم باشد و نسل جدید امکان دارد بدون جدا شدن از نسل قدیم بوجود آید. شاخه های درختهائی که می توان قطع کرد و کاشت مانند نسل جدیدی است که می روید بدون اینکه از پدر و مادر خود جدا شده باشد.
میوه گیاه نیز از بسیاری جهات به تخم حیوان شباهت دارد گرچه برعکس تخم همه قسمتهای آن برای تولید نسل ضرور نیست. هسته گیاه دارای مقداری مواد غذائی است که مصرف می شود تا هنگامی که ریشه ای از هسته در زمین بروید. پس از انجام این مرحله نیروی غاذیه در گیاه بیدار شده و می تواند از زمین تغذیه کند همانطور که طفل فورا پس از تولد از شکم مادر می تواند پستان مادر را بمکد و از این راه برای بدن خود غذا تهیه کند. جذب غذا به وسیله گیاه از راه ریشه نیز مانند جلب غذا به سوی کبد از راه آورده متعدد بدن حیوان است.
عوامل مؤثر در حیات نباتات
حیات نباتات مانند همه موجودات دیگر بستگی به ترکیب صورت و ماده دارد و در مورد نباتات این ترکیب فقط با حضور رطوبت امکان پذیر است. و نیز جذب مواد غذایی که بعدا به صورت نبات مبدل می شود وجود آب را شرط اساس زندگی همه نباتات می سازد. علاوه بر رطوبت، گیاه محتاج به حرارت است که همه موجودات زنده برای جذب مواد غذائی باید از آن بهره مند شود. بنابراین رطوبت و حرارت شرایط لازم حیات همه گیاهان و حیوانات است و مرگ و فنا هنگامی بر این موجودات حکمفرما می شود که دو طبع مخالف یعنی یبوست و برودت بر آنها غلبه کند. (شفا، ص 47)
اعضای اصلی و فرعی گیاهان
نبات مانند حیوان دارای اعضای اصلی و فرعی است. اعضای اصلی نبات ریشه و تنه و شاخه و پوست و چوب و مغز چوب است و اعضای فرعی میوه و برگ و شکوفه که ابن سینا آنها را با موی حیوانات سنجیده است. اندازه و اهمیت این اعضا بین نباتات مختلف است. مثلا درختی که عنصر ارضی بر آن غلبه دارد احتیاج بیشتری به آلتی برای جذب غذا داشته و به این دلیل ریشه خود را عمیق در زمین فرو می کند. برعکس درختی که طبع گرم دارد بیشتر محتاج به عناصر هوائی و ناری است و به این جهت ریشه آن نزدیک به سطح زمین است. تعدد ریشه درختها از این جهت است که اگر در یک موضع درخت نتوانست مواد غذایی لازم خود را بدست آورد بتواند در نقطه دیگری آن را کسب کند همانطور که حیوانات دارای نیروی حرکت است تا بتواند از مکانی به مکان دیگر در جستجوی غذا حرکت کند.
غایت مولود نباتی در سلسله مراتب وجود
غایت مولود نباتی در لسله مراتب وجود این است که نبات حلقه ای است که عالم حیوان را به معدنیات می پیوندد. گیاه دارای بعضی اعضاست مانند ریشه که وظیفه آن حفظ حیات نباتی است، لکن بعضی جنبه های نبات نیز هست مانند زیبائی طرح و الوان و قرینه و بو که خلق شده است تا موجودات دیگری غیر از نباتات بتوانند از آن بهره برند و در آن تفکر و تعمق کنند، موجوداتی که دارای قوائی حسی و عقلی هستند، که نباتات را از آن بهره ای نیست و به این دلیل این موجودات وراء مرتبه نباتات قرار گرفته اند.