جستجو

قوای سه گانه از نظر فلاسفه قدیم

فلاسفه قدیم می گفتند در انسان سه قوه اصلی هست (و گاهی چهار تا). یکی قوه عاقله (قوه عقل)، دیگر قوه شهوانی (منظور تنها شهوت جنسی نیست) و سوم قوه غضبیه. اینطور دسته بندی کرده بودند که قوه شهوانی کارش جلب منافع است، انسان را وادار می کند که منافع خودش را طلب کند. قوه دیگر که غضبیه باشد (مقصود غضب و خشم به معنای خاص نیست) قوه دفع است؛ نیرویی است که انسان را به طور خودکار وادار می کند که چیزهایی را که برای خودش بد و مضر تشخیص می دهد، دفع بکند. همینطور که در جسم انسان قوه دفع هست در روحش هم هست. یک قوه دیگر هست به نام قوه عقل که قوه حسابگری است. هر قوه ای فقط کار خودش را حساب می کند مثلا شهوت خوردن در آنان هست. آن قوه ای که کارش خوردن است دیگر حسابی در دستش نیست فقط احساس لذت می کند، می گوید فقط باید بخورم همچنین در مورد قوه شهویه و غضبیه، آنها کار خودشان را می کنند ولی اینها باید حسابی داشته باشند باید انسان به این قوا نظمی بدهد. اگر یکی از قوا را آزاد بگذارید که کار خودش را انجام بدهد، این آزادی دستگاه شما را خراب و فاسد می کند. این عقل است که باید بر این قوا حکومت کند و کار هر کدام را مرزبندی کند.

علت فساد در روحانیت کلیسا
اسلام معتقد است که انسان باید حقوق تمام قوای بدن اعم از روحی و جسمی خود را رعایت کند یعنی مثلا هم به عبادت و پرستش بپردازد و هم به امر معاش، ازدواج و...؛ هر کدام سر جای خودشان از اهمیت خاص خودشان برخوردارند، اگر انسان بعضی از قوا را سیر کند و بعضی را گرسنه بگذارد، آن قوای گرسنه علیه قوای سیر طغیان می کنند، قیام می کنند و وجود این آدم را خراب می کنند. این که اسلام می گوید حقوق تمام قوا را ادا کنید برای همین است. اسلام می گوید تو هم روح داری و هم جسم، روح تو حق دارد و جسم تو هم حق دارد، این طور نیست که اگر فقط به عبادت بپردازی قوه شهویه تو را آرام می گذارد، خیر بلکه طغیان می کند. اینکه پاپ مقید بوده و هستند که اصلا ازدواج نکنند همان محروم گذاشتن یک طبقه از طبقات جامعه بدن است. بعد ببینید تاریخ چه جنایتها در این مورد می نویسد. فکر می کنم تزار است که می گوید او فرزند حرام یکی از پاپ ها بوده است. نمی شود گفت که آن پاپ بد جنس بوده است بلکه روشش غلط بوده است. در روزنامه ای نوشته بودند خانه کشیشی را (که بر اساس قانون کشیشی باید همیشه محروم از ازدواج باشند) روی یک جنبه سیاسی جستجو کردند، یک وقت دیدند در زیر زمین آن یک حرم سرایی تشکیل داده و در آنجا زن نگهداری می کند.

منابع

  • مرتضی مطهری- اسلام و مقتضیات زمان- صفحه 276-278

کلید واژه ها

فلسفه انسان شناسی مسیحیت اسلام روح جسم

مطالب مرتبط

روح و تدبیر بدن امتیاز زن و مرد به حسب علل درونی و بیرونی مقام زن در سخنان محی الدین عربی عدم تأثیر ذکورت و انوثت در فعلیت انسان مسائلی در رابطه با رسیدن انسانها به اتحاد روحی مراتب عقل تجسیم از دیدگاه ابن میمون و علامه طباطبایی (علامه)

اطلاعات بیشتر

ابزار ها