جستجو

حقایقی درباره مأمون عباسی

مأمون عالمترین خلفا و بلکه شاید یکی از دانشمندترین سلاطین دنیا باشد. در میان‏ سلاطین جهان شاید عالمتر، دانشمندتر و دانش دوست تر از مأمون‏ نتوان پیدا کرد. همچنین در اینکه در مأمون تمایل روحی و فکری هم به تشیع بوده‏ باز بحثی نیست، چون مأمون نه تنها در جلساتی که امام رضا (ع) شرکت‏ می‏کردند و شیعیان حضور داشتند دم از تشیع می‏زده است، بلکه در جلساتی که‏ تسنن حضور داشتند، نیز چنین بوده است. ابن عبدالبر که یکی از علمای معروف اهل تسنن است این داستان را که در کتب شیعه هست، در آن‏ کتاب معروفش نقل کرده است که روزی مأمون چهل نفر از اکابر علمای اهل‏ تسنن در بغداد را احضار می‏کند که صبح زود بیائید نزد من. صبح زود می ‏آید از آنها پذیرائی می‏کند و می‏گوید من می‏خواهم با شما در مسئله خلافت بحث‏ کنم.
شیخ عباس قمی نیز در کتاب‏ «منتهی الامال» نقل می‏کند که شخصی از مأمون پرسید که تو تشیع را از کی‏ آموختی؟ گفت: از پدرم هارون الرشید. می‏خواست بگوید پدرم هارون هم تمایل‏ شیعی داشت. بعد داستان مفصلی را نقل می‏کند و می‏گوید پدرم تمایل شیعی‏ داشت، به امام کاظم (ع) چنین ارادت داشت، چنین علاقه مند بود، چنین و چنان بود، ولی در عین حال با موسی بن جعفر به بدترین شکل عمل می‏کرد. من‏ یکوقت به پدرم گفتم تو که چنین اعتقادی درباره این آدم داری پس چرا با او اینجور رفتار می‏کنی؟ گفت: الملک عقیم (مثلی است در عرب) یعنی‏ ملک فرزند نمی‏شناسد تا چه رسد به چیز دیگر. گفت: پسرک من! اگر تو که فرزند من هستی با من بر سر خلافت به منازعه برخیزی، آن چیزی را که‏ چشمانت در او هست از روی تنت بر می‏دارم، یعنی سرت را از تنت جدا می‏کنم.
پس در اینکه در مأمون تمایل شیعی بوده شکی نیست، منتها به او می‏گویند "شیعه امام کش". مگر مردم کوفه تمایل شیعی نداشتند و امام‏ حسین (ع) را نکشتند؟! و در این که مأمون مرد عالم و علم دوستی بوده نیز شکی‏ نیست و این سبب شده که بسیاری از فرنگیها معتقد بشوند که مأمون روی‏ عقیده و خلوص نیت، ولایتعهدی را به حضرت رضا تسلیم کرد و حوادث روزگار مانع شد؛ زیرا حضرت رضا به اجل طبیعی از دنیا رفت و موضوع منتفی شد. ولی این مطلب البته از نظر علمای شیعه درست نیست. قرائن هم بر خلاف‏ آن است. اگر مطلب تا این مقدار صمیمی و جدی می‏ بود عکس العمل حضرت‏ رضا در مسئله قبول ولایتعهدی به این شکل نبود که هست. ما می ‏بینیم‏ حضرت رضا قضیه را به شکلی که جدی باشد تلقی نکرده‏ اند.

منابع

  • مرتضی مطهری- سیری در سیره ائمه اطهار- صفحه 176-175

کلید واژه ها

امام رضا (ع) مأمون تشیع غصب خلافت ولایتعهدی تاریخ اسلام واقعیت

مطالب مرتبط

نقش تهدید در ولایتعهدی امام رضا علیه السلام نظر شیخ مفید و شیخ صدوق درباره ولایتعهدی امام رضا علیه السلام نظر جرجی زیدان در مورد ولایتعهدی حضرت رضا علیه السلام مسلمات تاریخی ولایتعهدی حضرت رضا علیه السلام نکاتی درباره دعوت مأمون از امام رضا علیه السلام برای پذیرش ولایتعهدی اهداف مأمون از گرفتن بیعت از امام رضا علیه السلام عدم انتظار مأمون از موضع گیری های امام رضا علیه السلام (توحید)

اطلاعات بیشتر

سیاست بنی عباس در قبال مسأله خلافت و علویون انگیزه های مأمون از پیشنهاد ولایتعهدی به حضرت رضا علیه السلام

ابزار ها