مساجد مختلف فی حد نفسه دارای یک درجه از اهمیت اند و اختلاف آنها از نقطه نظر شرافت عارضی است که بدانها داده شده است؛ شرف کعبه و مسجدالحرام به علت انوار معنویه بانیان آن، حضرت ابراهیم و اسماعیل بوده که آن زمین و آن بنا را جان داده و روح داده و فضیلت بخشیده است؛ مسجد خیف و مسجدالنبی به واسطه شرافت عابدین و ناسکین در آنها که حضرت اسماعیل و حضرت اسحاق و سائر انبیاء و پیامبر اکرم (ص) بوده اند مشرف به فضیلت و کرامت شده اند؛ قبر امام حسین (ع) و تربت آن حضرت و زمین کربلا به برکت بدن مطهر و علقه مثالیه آن حضرت به آن زمین فضیلت پیدا کرده است، نه آنکه زمین فی حد نفسه دارای شرافت بود و خدا خواست که آن حضرت در آن زمین شریف مدفون شوند و در اثر برکت آن زمین متبرک گردند؛ این مطلب خلاف واقع است.
باده در جوشش گدای جوش ماست *** چرخ در گردش اسیر هوش ماست
باده از ما مست شد نی ما ازو *** قالب از ما هست شد نی ما ازو
(مثنوی طبع میرخانی، ج1، ص1). در کافی از ابن ابی عمیر از بعضی از اصحابش روایت میکند که: «میگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: برای من ناخوشایند است که در مساجد آنها (منظور مساجد عامه و اهل تسنن است) نماز بخوانم. حضرت فرمودند: ناخوشایندت نباشد! چون هیچ مسجدی از مساجد بنا نمیشود مگر بر قبر پیامبری و یا وصی پیامبری که کشته شده باشد؛ و چون یک رشه از خون او (مقدار کم و اندک) در آن زمین اصابت کرده باشد، خداوند تعالی دوست دارد که به برکت آن رشه از خون آن پیامبر و وصی پیامبر مقتول در آن بقعه نام او برده شود. نمازهای واجب خود را در این مسجدها بخوان و نوافل خود را بخوان و آنچه از تو فوت شده است قضا کن. (مصباح الشریعه، باب 43)
شرافت قبور ائمه طاهرین:
مرحوم علامه سید مهدی بحرالعلوم در منظومه خود فرموده است:
أکثر من الصلوة فی المشاهد *** خیر البقاع أفضل المعابد (1)
لفضلها اختیرت لمن بهن حل *** ثم بمنقدحلهاسما المحل (2)
والسر فی فضل صلوة المسجد *** قبر لمعصوم به مستشهد (3)
برشة من دمه مطهره *** طهره الله لعبد ذکره (4)
(الدرة النجفیه طبع مطبعه نعمان نجف ص100)
1ـ در مشاهد مشرفه قبور ائمه طاهرین (ع) نماز بسیار بخوان، چون این مشاهد بهترین بقاع روی زمین است و با فضیلت ترین معبدهای عبادت حضرت احدیت است.
2ـ بواسطه فضیلت و شرافتی که در اثر آن کسی که در آنجاها حلول کرده و در آن اماکن فرو رفته و آنجا را مقبره و مضجع خود قرار داده است، این اماکن اختیار و انتخاب شده است؛ و پس از مدفون شدن و داخل شدن در زمین، آن محل در اثر شخص مدفون دارای ارزش شده است و علو مقام پیدا نموده است.
3ـ و سر و علت فضیلت نماز خواندن در مسجد آنست که در آنجا قبر معصومی است که به درجه شهادت رسیده است.
4ـ و از قطرات خون پاک و پاکیزۀ او که بدانجا ریخته است، خداوند آن محل را برای بندۀ متذکر به ذکر خود آنجا را پاکیزه و محل عبادت خود قرار داده است.
باری، بطور کلی شرافت امکنه و ازمنه بواسطه شرافت حال در آن زمانها و مکانهاست که گفته اند: شرف المکان بالمکین.
و آن ارواح طیبه اولیاء خدا و پیامبران و اوصیای آنان، آن محل را پاک و پاکیزه و منور میکند و شایسته تحمل اعمال عبادی مردم؛ و این نورانیت محل در اثر همان ادراک و شعور آن است. چون در عوالم معنی علم نور است، و هر چه درجه ادراک زمان و مکان قویتر باشد نورانیتش بیشتر است؛ چون مسجدالحرام و مسجدالنبی و مسجد قبا و مسجد خیف و مساجد اطراف قبور معصومین. و همچنین شرافت روز جمعه و شب آن و ایام و لیالی ماه رمضان و ایام معدودات و ایام معلومات و عید فطر و أضحی و عید غدیر و نیمه شعبان و أمثالها همه بواسطه شرافت آن افرادی است که این ایام و لیالی بدانها منسوب است؛ و از شرف حال شرافت به زمان محل و به مکان محل سرایت نموده است.
بعضی از مساجد معلوم و مشهود است که نورانی است و انسان در داخل آن احساس نشاط و سبکی و روحانیت میکند، و این بواسطه خلوص نیت سازندۀ مسجد و معمار و کارگران و نمازگزاران در آنست که وجدانا فضای معنوی مسجد را نورانی میکند و سقف و و دیوار و زمین را زنده و با شعور میگرداند، گر چه عامه مردم از این سر بیخبر باشند.
آثار ملکوتی اذان و اقامه:
مرحوم آیت الله جمال العارفین حاج شیخ جواد انصاری همدانی أسکنه الله بحبوحة جنانه میفرمودند:
روزی وارد در مسجدی شدم، دیدم پیرمردی عامی مشغول خواندن نماز است و دو صف از ملائکه در پشت سر او صف بسته و به او اقتدا نموده اند، و این پیرمرد خود ابدا از این صفوف فرشتگان اطلاعی نداشت. من دانستم که این پیرمرد برای نماز خود اذان و إقامه گفته است؛ چون در روایت داریم: کسی که در نمازهای واجب یومیه خود، اذان و اقامه هر دو را بگوید دو صف از ملائکه، و اگر یکی از آنها را بگوید یک صف از ملائکه به او اقتدا میکنند که در ازای آن فیمابین مشرق و مغرب باشد.
این از آثار قهریه ملکوتیه اذان و اقامه است، گر چه اذان گویان و اقامه گویان خود مطلع نباشند. همچنین از آثار قهریه خلوص نیت و درجات قرب نمازگزاران و مناجات کنندگان پاکی محل و طهارت و نورانیت مکان و زمان میگردد؛ کوه طور به علت تجلی نور حق در موسی (ع) کلیم منور شد و کوه ساعیر و جبل فاران و بیت إیل و بئر سبع و بقیه محلهای نورانی و معبدهای اولیاء خدا بواسطه تجلی نور حق در حضرت رسول اکرم (ص) و در حضرت عیسی و اسحق و یعقوب و سائر انبیای گرامی مطهر و منور گردیده است.