معنا و معرفی سازمان وکالت در عصر ائمه معصومین (ع)
فارسی 1462 نمایش |«وکالت» در لغت به معنای ناتوانی از انجام مستقیم یک کار، و اعتماد بر دیگری در آن کار است، و در منابع فقهی، «وکالت» را چنین تعریف کرده اند: وکالت یعنی واگذاری انجام کاری به دیگری، و نایب کردن او برای تصرف در یک امر؛ و یا وکالت یعنی تفویض و واگذاری امری به دیگری، برای آن که در زمان حیاتش آن را انجام دهد.
با دقت در تعریف لغوی و اصطلاحی واژه «وکالت»، چنین استنباط می شود که در ریشه این واژه، «ناتوانی از انجام مستقیم کار» نهفته است یعنی «موکل» زمانی به تعیین «وکیل» اقدام می نماید که خود، به خاطر اسباب و انگیزه هائی، قادر به انجام مستقیم کاری نباشد، گرچه مجاز به انجام آن کار هست، و اختیار انجام آن نیز، با تعین وکیل، از او ساقط نمی شود. از این رو، اگر امامان شیعه علیهم السلام نیز اقدام به تعیین وکیل می نمودند به خاطر آن بوده که خودشان مستقیما از طریق عادی، قادر به ارتباط با شیعیان در نقاط دور دست ( و یا حتی نزدیک) عالم اسلامی نبودند.
با توجه به تعریفغ لغوی و اصطلاحی «وکالت»، اکنون می توان تعریفی اجمالی از «سازمان وکالت» به دست داد و سپس به بررسی مشخصات و ویژگی های آن پرداخت. اصطلاح «سازمان وکالت» بر مجموعه ای اطلاق می شود که تقریبا از ابتدای دوران معاصرات ائمه علیهم السلام با حاکمیت عباسی شروع شد و تا آخرین روزهای دوران «غیبت صغری» استمرار یافت. گرچه مسأله وکالت ائمه علیهم السلام برای فقها در عصر«غیبت کبری» نیز مطرح است، ولی اصطلاح نهاد یا سازمان وکالت نزد محققان، مربوط به دوران حضور ائمه علیهم السلام و عصر غیبت صغری است. این که بر این مجموعه، عنوان «نهاد یا سازمان وکالت» اطلاق می شود ناشی از وجود شکلی سازمانی، منسجم و منظم در این مجموعه است. به عبارت دیگر: این محموعه فراتر از یک سطح کنش های فردی غیر مرتبط با هم و بدون وجود برنامه و دستور کار و رهبری ناظر بر تمام مجموعه است. وجود مجموعه ای از ویژگی ها، باعث می شود که چاره ای جز اطلاق نام نهاد، سازمان، یا نظام بر آن نداشته باشیم. اولین اصل حاکم بریک نظام، وجود نظم، هماهنگی و انسجام بین خود اعضا و یا اجزای تشکیل دهنده آن است. در این میان، وجود برنامه ای مشخص، رهبری حاکم و ناظر بر تمام سازمان، اعضایی وفادار و مخلص نسبت به رهبری و اجرا کننده برنامه های سازمان و وجود نظم در عملکردها را بایستی از جمله عوامل ایجاد این انسجام و هماهنگی دانست. علاوه بر اینها، شرایط حاکم بر عصر ائمه علیهم السلام اقتضا می کرد که این سازمان به طور مخفیانه و همراه با «تقیه» به کار خود ادامه دهد. تشکیل این سازمان، مربوط به عصر امام صادق علیه السلام است. در این عصر، آن حضرت تعدادی وکیل و نماینده تعیین نمود تا نقش ارتباطی بین ایشان و شیعیان را ایفا کنند. در عصر امام کاظم علیه السلام، این سازمان شکلی وسیع تر و منسجم تر یافت و در اواخر عصر امام رضا علیه السلام و سپس در عصر امام جواد علیه السلام، سامان مندتر شد و فعالیت وسیعی را آغاز کرد. این وضع در عصر امام هادی و امام عسکری علیهم السلام با شدت بیشتر پیش رفت، تا آنکه در عصر غیبت، مواجه با اوج فعالیت این سازمان می شویم، چرا که در این عصر تنها وسیله ارتباطی شیعه، با امام علیه السلام این سازمان بود. بدین ترتیب «سازمان وکالت» با این سیر حرکتی، فعالیت خود را آغاز کرد و تا انتهای عصر غیبت ادامه حیات داد. وکلای ائمه علیهم السلام اعضای این سازمان بودند. آنان برای احراز این مقام لازم بود شرایط خاصی را دارا باشند. پس از احراز مقام وکالت، امام علیه السلام وظایف خاصی بر دوش آنان می نهاد، ولی در این میان، عده ای انگشت شمار از آنها، راه خیانت و انحراف و فساد را در پیش می گرفتند، بعضی از افرادی که وکیل نبودند به خاطر انگیزه هایی، ادعای دروغین وکالت را سر می دادند، و به ناچار امامان شیعه علیهم السلام بایستی با آنان مقابله می نمودند.
منـابـع
پورسید آقایی، جباری، عاشوری و حکیم- تاریخ عصر غیبت– از صفحه 179 تا 181
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها