شیوه های تبلیغی حضرت هود علیه السلام

English 3355 Views |

هود (ع)

حضرت هود (ع)، پیامبر قوم عاد و از نسل نوح و از انبیاى عهد قدیم است. حدود 58 آیه در قرآن درباره حیات و دعوتش نازل شده و نامش هفت بار در لا به لاى آیات آمده است. آیات 65 تا 72 سوره اعراف، 50 تا 60 سوره هود، و آیات 123 تا 140 سوره شعراء به تفصیل، ماجراى دعوت هود را شرح مى دهند. در لسان قرآن، شباهت بسیارى میان دعوت هود و حضرت صالح وجود دارد و شیوه هاى آنان عمدتا مشترک مى باشند.
شکى نیست که شرایط و احوال مخاطبان از عوامل مهم تعیین شیوه هاى دعوت است. در دعوت هود، مخاطبان بیشترین عناد و اصرار بر کفر را از خود نشان دادند، به طورى که هر مبلغى از هدایتشان ناامید مى گشت: «و این قوم عاد بود که آیات پروردگارشان را انکار کردند و فرستادگانش را نافرمانى نمودند و به دنبال فرمان هر زورگویى ستیزه جوى رفتند و سرانجام در این دنیا و روز قیامت، لعنت بدرقه آنان گردید. آگاه باشید که عادیان به پروردگارشان کفر ورزیدند. هان، مرگ بر عادیان، قوم هود.» (هود/ 59- 60)
هود با مشاهده چنین صفاتى، ضمن رعایت خیر خواهى و اخلاص (نصح) استراتژى خود را بر صراحت بیان و تبلیغ بى پرده و بى پروا بنا مى نهد. در معدود آیات حکایتگر دعوت هود، نمونه هاى این صراحت در تبلیغ را به ویژه در جملات پایانى خطاب هاى حضرت هود شاهدیم:
1- پس از آن که آنها را به عبادت خداى یگانه و نفى بتان فرا مى خواند، آنها را دروغزن قلمداد مى کند: «إن أنتم إلا مفترون» (هود/ 50)
2- آنها را براى برائت از شرک به گواهى مى خواند: «قال إنى أشهد الله واشهدوا أنى برى ء مماتشرکون* من دونه فکیدونى جمیعا ثم لا تنظرون؛ گفت: من خدا را گواه مى گیرم و شما شاهد باشید، من از آنچه جز او شریک مى گیرید، بیزارم، پس همه شما در کار من نیرنگ کنید و مرا مهلت ندهید.» (هود/ 54- 55)
3- پس از اعتراض به پرستش بتان مى گوید: «فانتظروا إنى معکم من المنتظرین؛ پس منتظر باشید. من هم با شما از منتظرانم.» (اعراف/ 71)
و به صراحت از نافرمانى و جرم منع مى کند: «ولا تتولوا مجرمین؛ و تبهکارانه روى برمگردانید.» (هود/ 52) البته باید توجه داشت که این صراحت لهجه و بى پروایى هرگز به مفهوم اهانت و گستاخى به مخاطبان نیست و تنها به منظور القاى صلابت و قطعیت دعوت است، چنان که وقتى او را به سفاهت و دروغگویى متهم مى سازند، آرام و با احترام تنها به دفع تهمت از خود مى پردازد: سران قومش که کافر بودند گفتند: ما تو را در نوعى سفاهت مى بینیم و جدا تو را از دروغگویان مى پنداریم. گفت: اى قوم من، در من سفاهتى نیست ولى من فرستاده اى از جانب پروردگار جهانیانم. (اعراف/ 66- 67)
تعابیر فوق، بیش از هر چیز صراحت و جسارت حضرت هود را دربرابر سرکشى و سبکسرى قوم عاد نشان مى دهد، از این رو او را اسوه صراحت در تبلیغ لقب داد.

تأکید بر توحید و نفى آلهه

سرلوحه پیام هاى تبلیغى حضرت هود را دعوت به توحید تشکیل مى دهد که در هر فرصتى به مخاطبان ابلاغ مى نمود. چرا که با پذیرش توحید واقعى، راه دستیابى به کلیه فضیلت هاى فکرى و اخلاقى براى مخاطبان گشوده مى شود: «وإلى عاد أخاهم هودا قال یا قوم اعبدوا الله ما لکم من إله غیره إن أنتم إلا مفترون؛ و به سوى قوم عاد، برادرشان هود را فرستادیم. هود گفت: اى قوم من، خدا را بپرستید، جز او هیچ معبودى براى شما نیست، شما فقط دروغ پردازید.» (هود/ 50)
«وإلى عاد أخاهم هودا قال یا قوم اعبدوا الله ما لکم من إله غیره أفلا تتقون؛ و به سوى قوم عاد، برادرشان هود را فرستادیم؛ گفت: اى قوم من، خدا را بپرستید، که براى شما معبودى جز او نیست، پس آیا پرهیزگارى نمى کنید؟» (اعراف/ 65)
«أتجادلوننى فى أسماء سمیتموها أنتم وآباؤکم مانزل الله بها من سلطان؛ آیا درباره نامهایى که خود و پدرانتان براى بتها نامگذارى کرده اید، و خدا بر حقانیت آنها برهانى فرو نفرستاده با من مجادله مى کنید؟» (اعراف/ 71)
«إن أجرى إلا على الذى فطرنى أفلا تعقلون؛ پاداش من جز بر عهده کسى که مرا آفریده است، نیست. پس آیا نمى اندیشید؟» (هود/ 51)

برائت از شرک و تحدى

براى جلوگیرى از طمع مشرکان در ایمان مؤمنان، بر مبلغ الهى لازم است به صراحت، برائت خود را از شرک و مشرکان ابراز کند تا صف مؤمنان از جمع مشرکان جدا شود و با این اعلام شجاعانه، اهل ایمان احساس عزت و استقلال نمایند؛ هنگامى که به هود مى گویند تو در اثر آسیبى که خدایان ما به تو زده اند سخن به گزاف مى گویى، وى بیزارى خود را از این گونه ادعاها اعلام مى نماید: «أن نقول إلا اعتراک بعض آلهتنا بسوء قال إنى أشهد الله واشهدوا أنى برى ء مما تشرکون* من دونه فکیدونى جمیعا ثم لا تنظرون* إنى توکلت على الله ربى وربکم ما من دابة إلا هو آخذ بناصیتها إن ربى على صراط مستقیم؛ گفت: من خدا را گواه مى گیرم، و شاهد باشید که من از آنچه جز او شریک وى مى گیرید، بیزارم. پس، همه شما در کار من نیرنگ کنید و مرا مهلت مدهید، در حقیقت، من بر خدا، پروردگار خودم و پروردگار شما توکل کرده ام. هیچ جنبنده اى نیست مگر این که او مهار هستى اش را در دست دارد. به راستى پروردگار من به راه راست است.» (هود/ 54- 56)
در آیات و جملات فوق شاهد برائت و تحدى شجاعانه و همراه با توکل و اعتماد به ذات لایزال الهى از سوى هود مى باشیم که در تثبیت اعتقاد توحیدى در جان مخاطبان مؤثر است و از شیوه هاى دعوت محسوب مى شود.

یادآورى به همراه انذار

در بسیارى موارد، در قرآن یادآورى الطاف و نعم خداوندى با انذار همراه شده است. هود پس از ذکر برخى از نعمتهاى عظیم الهى، مخاطبان را با بیان عذاب نافرمانان و حق ناپذیران بیم مى دهد: «واتقوا الذى أمدکم بما تعلمون* أمدکم بأنعام وبنین* وجنات وعیون* إنى أخاف علیکم عذاب یوم عظیم؛ و از آن کس که شما را به آنچه مى دانید مدد کرد پروا دارید: شما را به دادن دام ها و پسران مدد کرد، و به دادن باغ ها و چشمه ساران، من از عذاب روزى هولناک بر شما مى ترسم.» (شعراء/ 132- 135)
و گاهى نعمت هاى بزرگ اجتماعى را بر مى شمرد: «واذکروا إذ جعلکم خلفاء من بعد قوم نوح وزادکم فى الخلق بسطة فاذکروا آلاء الله لعلکم تفلحون؛ و به خاطر آورید زمانى را که خداوند شما را پس از قوم نوح، جانشینان آنان قرارداد، ودر خلقت، بر قوت شما افزود. پس نعمت هاى خدا را به یاد آورید، باشد که رستگار شوید.» (اعراف/ 69)

نصح و امانت

از آن جا که خیرخواهى از صفات و شیوه هاى مشترک انبیاست، حضرت هود همواره این اصل را در ارتباط با مخاطبان رعایت مى کرد: «إنى لکم رسول أمین؛ من براى شما فرستاده اى درخور اعتمادم.» (شعراء/ 125) شاید در این جا این پرسش مطرح شود که این امانت از چه راهى براى آن پیامبر الهى قابل اثبات است. در پاسخ باید گفت با توجه به بدبینى مشرکان به پیامبرشان، اگر این صفت در او نبود قطعا او را به خیانت متهم مى کردند. «ابلغکم رسالات ربى وأنا لکم ناصح أمین؛ پیام هاى پروردگارم را به شما مى رسانم و براى شما خیرخواهى امینم.» (اعراف/ 68)
گاهى نیز خیرخواهى هود به شکل تشویق و ترغیب ظهور مى یابد؛ وى در خطاب به فطرت و باطن مخاطبان دلسوزانه مى گوید: «ویا قوم استغفروا ربکم ثم توبوا إلیه یرسل السماء علیکم مدرارا ویزدکم قوة إلى قوتکم ولا تتولوا مجرمین؛ و اى قوم من، از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس به درگاه او توبه کنید تا از آسمان بر شما بارش فراوان فرستد و نیز نیرویى بر نیروى شما بیفزاید، و تبهکارانه روى برمگردانید.» (هود/ 52)

رعایت ادب و احترام در برابر ناسزا و تهمت

اوج ادب و احترام در برابر مردم را در سیره نورانى پیامبر اسلام (ص) دیدیم. هود و دیگر پیامبران نیز همواره کرامت ذاتى و عزت معنوى انسان را در نظر داشته و در برخوردها جانب ادب و حرمت اشخاص را در هر شرایط نگاهداشته اند. از طرفى، التزام حقیقى به ادب درمواجهه با طعن و لعن ها و تهمت هاى بى اساس ثابت مى گردد و هود این گونه بود. وى به جاى تندخویى و درشتخویى و حتى برخورد مشابه با آنها فقط اتهام مطرح شده را نفى مى کند، البته با اعتماد و اطمینانى تحسین بر انگیز: «قال الملأ الذین کفروا من قومه إنا لنراک فى سفاهة وإنا لنظنک من الکاذبین* قال یا قوم لیس بى سفاهة ولکنى رسول من رب العالمین؛ سران قومش که کافر بودند گفتند: در حقیقت، ما تو را در نوعى سفاهت مى بینیم و جدا تو را از دروغگویان مى پنداریم. گفت: اى قوم من، در من سفاهتى نیست، ولى من فرستاده اى از جانب پروردگار جهانیانم.» (اعراف/ 66- 67)
وقتى او را کاذب و غرق در نادانى دانستند، او مقابله به مثل نکرد و پاسخى در نهایت ادب و اغماض داد با آن که مى دانست دشمنانش از پست ترین سفیهانند، و این از ادب نیکو و حسن خلق مبلغانى است که دعوت الهى و ارشاد آدمیان بر محور تلاش آنان جریان دارد.

عدم درخواست مزد

دعوت مبلغ چون از سر اخلاص باشد خداوند راه نفوذ آن را در دل ها باز مى کند. اعلام بى نیازى مبلغ از پاداش و اجر دنیوى از مهم ترین نشانه هاى خلوص نیت است. حضرت هود بدین منظور و براى عقیم کردن تمام تلاش هاى مخالفان، صریحا اعلام مى دارد که پاداش من جز بر عهده خداى جهانیان نیست و از شما مزدى نمى طلبم که در ازاى آن مجبور به سازشى باشم، از این رو به عنوان دومین موضوع، پس از بیان توحید مى گوید: «یا قوم لا أسألکم علیه أجرا إن أجرى إلا على الذى فطرنى أفلا تعقلون؛ اى قوم من، براى این رسالت پاداشى از شما درخواست نمى کنم پاداش من جز بر عهده کسى که مرا آفریده است، نیست. پس آیا نمى اندیشید؟» (هود/ 51)
«وما أسألکم علیه من أجر إن أجرى إلا على رب العالمین؛ و بر این رسالت اجرى از شما طلب نمى کنم. اجر من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست.» (شعراء/ 127)
ضمن آن که نوع برخوردها و کیفیت مباحثات و مناظره هاى او نشان دهنده استغنا و بى نیازى کامل او از یارى، پاداش و یا حتى کمترین عنایت مخاطبان است، تا این نیازمندى به تضعیف جبهه دعوت الهى نینجامد.

Sources

مصطفى عباسى مقدم‏- اسوه هاى قرآنى و شیوه هاى تبلیغى آنان

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites

For more information