دیدگاه کلام مسیحی (وحی)

English 4349 Views |

هدف آفرینش عیسی و فرستادن او
در انجیل دو هدف برای آفرینش و ارسال عیسی ذکر شده است هدف اول نشان دادن و تعریف خود: «که خدا اراده نمود تا بشناساند که چیست، دولت جلال این پسر در میان امت ها که آن مسیح در شما و امید جلال است.» (رساله پولس به کولسیان، باب اول، آیه 28). «نه این که کسی پدر را دیده باشد جز آن کسی که از جانب خداست، او پدر را دیده است.» (انجیل یوحنا، باب ششم، آیه 48). «خدا را هرگز کسی ندیده است. پسر یگانه که در آغوش پدر است همان او را ظاهر کرد.» (انجیل یوحنا، باب اول، آیه 19). هدف دوم وسیله بخشیده شدن گناهان و کفاره معاصی مسیحیان «او ما را محبت نمود و پسر خود را فرستاد تا کفاره گناهان ما شود.» (رساله اول یوحنا، باب چهارم، آیه 11)، «لیکن اگر در نور سلوک نماییم چنان که او در نور است با یکدیگر شراکت داریم و خون پسر او عیسی مسیح ما را از گناه پاک می سازد.» (رساله اول یوحنا، باب اول، آیه 8). «پسر انسان نیامد تا مخدوم شود بلکه تا خدمت کند و جان خود را در راه بسیاری فدا سازد» (انجیل متی، باب بیستم، آیه 28). «هر گاه خدا با ماست کیست به ضد ما، او که پسر خود را دریغ نداشت بلکه او را در راه جمیع ما تسلیم نمود چگونه با وی همه چیز را به ما نخواهد بخشید.» (رساله پولس به رومیان، باب هشتم، آیه 33-32). «زیرا خدا جهان را این قدر محبت نمود که پسر یگانه خود را داد تا هر که به او ایمان آورد هلاک نگردد، بلکه حیات جاودانی یابد. زیرا خدا پسر خود را در جهان نفرستاد تا بر جهان داوری کند بلکه تا به وسیله او جهان نجات یابد.» (انجیل یوحنا، باب سوم، آیه 17 ـ 18). «من هستم آن نان زنده که از آسمان نازل شد، اگر کسی از این نان بخورد تا ابد زنده خواهد ماند و نانی که من عطا می کنم جسم من است که آن را به جهت حیات جهان می بخشم.» (انجیل یوحنا، باب ششم، آیه 52-51).

نزول روح القدس
اعلام نبوت عیسی زمانی بود که روح القدس بر وی نازل گشت. «اما چون تمامی قوم تعمید یافته بودند و عیسی، هم تعمید گرفته دعا می کرد آسمان شکافته شد و روح القدس به هیأت جسمانی مانند کبوتری بر او نازل شد و آوازی از آسمان در رسید که تو پسر حبیب من هستی که به تو خشنودم.» (انجیل لوقا، باب سوم، آیه 22 ـ 23). «و واقع شد در آن ایام که عیسی از ناصره جلیل آمده در اردن از یحیی تعمید یافت، و چون از آب بر آمد در ساعت آسمان را شکافته دید و روح را که مانند کبوتری بر وی نازل می شود. و آوازی از آسمان در رسید که تو پسر حبیب من هستی که از تو خشنودم.» (انجیل مرقس، باب اول، آیه 9، 11). «پس یحیی شهادت داده گفت: «روح را دیدم که مثل کبوتری از آسمان نازل شده بر او قرار گرفت، و من او را نشناختم، لیکن او که مرا فرستاد تا به آب تعمید دهم همان به من گفت بر هر کس بینی که روح نازل شده بر او قرار گرفت همان است که به روح القدس تعمید می دهد و من دیده شهادت می دهم که این است پسر خدا.» (انجیل یوحنا، باب اول، آیه 33، 35). «زیرا از خدای پدر اکرام و جلال یافت هنگامی که آوازی از جلال کبریائی به او رسید که این است پسر حبیب من که از وی خوشنودم، و این آواز را زمانی که با وی در کوه مقدس بودیم شنیدیم که از آسمان آورده شد.» (رساله دوم پطرس، باب اول، آیه 19-18). «ناگاه فرشته خداوند به طرف راست مذبح بخور ایستاده بر وی ظاهر گشت. فرشته به او گفت: «ای زکریا ترسان مباش زیرا که دعای تو مستجاب گردیده است.» (انجیل لوقا، باب اول، آیه 13-11) فرشته در جواب وی گفت: «من جبرئیل هستم که در حضور خدا می ایستم و فرستاده شدم تا با تو سخن گویم و از این امور تو را مژده دهم.» (انجیل لوقا، باب اول، آیه 20). «و در ماه ششم جبرئیل فرشته از جانب خدا به بلدی از جلیل که ناصره نام داشت فرستاده شد.» (انجیل لوقا، باب اول، آیه 27). «فرشته در جواب وی گفت: «روح القدس بر تو خواهد آمد و قوت حضرت اعلا بر تو سایه خواهد افکند از آن جهت آن مولود مقدس پسر خدا خوانده خواهد شد.» (انجیل لوقا، باب اول، آیه 36).

عیسی کلام خدا را می شنید و به مردم تعلیم می داد
«عیسی بدیشان گفت: «وقتی که پسر انسان را بلند کردید آن وقت خواهید دانست که من هستم و از خود کاری نمی کنم بلکه به آنچه پدرم مرا تعلیم داد تکلم می کنم.» (انجیل یوحنا، باب هفتم، آیه 28). «کسی که از خداست کلام خدا را می شنود و از این سبب شما نمی شنوید که از خدا نیستید.» (انجیل یوحنا، باب هشتم، آیه 48). «سخن هایی که من به شما می گویم از خود نمی گویم، لیکن پدری که در من ساکن است او این اعمال را می کند. مرا تصدیق کنید که من در پدر هستم و پدر در من است.» (انجیل یوحنا، باب چهاردهم، آیه 12-11). «خدا که در زمان سلف به اقسام متعدد و طریقه های مختلف به وساطت انبیاء به پدران ما تکلم نمود در این ایام آخر به ما به وساطت پسر خود متکلم شد که او را وارث جمیع موجودات قرار داد و به وسیله او عالم ها را آفرید. که فروغ جلالش و خاتم جوهرش بوده و به کلمه قوت خود حامل همه موجودات بوده چون طهارت گناهان را به اتمام رسانید به دست راست کبریاء در اعلا علیین بنشست.» (رساله به عبرانیان، باب اول، آیات 4-1).

وحی از دیدگاه مؤلف قاموس کتاب مقدس
مؤلف کتاب قاموس کتاب مقدس وحی را به معنای الهام گرفته و عقیده دارد که حتی به مصنفان کتب مدون در کتاب مقدس وحی می شده و همه کتب مذکور الهام خداست. می نویسد: «عموما مقصود از وحی الهام می باشد.» (کتاب حزقیال، باب 13، آیه 16؛ کتاب ملاکی، باب اول، آیه 1 ـ 2؛ رساله پولس به رومیان، باب یازدهم، آیه 4 و 5). بنابراین گفته می شود: «تمامی کتب از الهام خداست» (رساله دوم پولس به تیموتاولس، باب سوم، آیه 16 و 17). و وحی به این معنا حلول روح اقدس الاهی در مصنفان می باشد و این هم بر چند قسم است، اولا مطالبی از حقائق روحانیه و حوادث آینده بدیشان القاء و افاده می نماید که بدون الهام به هیچ وجه از برای ایشان دست نخواهد داد. ثانیا ایشان را بر تألیف حوادث معروفه با حقائق مقرره ارشاد می نماید که آنها را در کتاب نوشته و در کلام محفوظ و مصون از خطا ذکر نمایند. چنان که در رساله دوم پطرس، باب اول، آیه 21 گوید: «مردمان از جانب خدا به روح القدس مجذوب شده سخن گفتند». و بدیهی است که در این صورت شخص متکلم به هیچ وجه خود را به نظر نیاورده بلکه روح القدس در وی مؤثر بوده تمامی قوت و صفات مکنونه خود را بر وفق هدایت و روح اقدس الاهی به کار می برد، و از این جهت است که در هریک از مؤلفین و کاتبین کرام کتاب مقدس مواهب طبیعی و طرز و نسق تألیف و تصنیف مخصوص ملاحظه می شود، و علما و دانشمندان در شرح مطلب فوق اختلاف نموده اند، ولی اغلب مسیحیان برآنند که خدای تعالی کاتبین و مؤلفین کتاب مقدس را ملهم فرمود که اراده مقدس او تعالی را در کتاب محض افاده و ایمان و خلاص ابدی بنی نوع بشر بدون خطا و سهو و نسیان مرقوم دارند». باز هم در قاموس کتاب مقدس، ذیل لفظ «کتاب مقدس» چنین می نویسد: «قصد از تمامی کتاب های ملهمه ای است که درباره خلقت عالم و عمل فدا و تقدیس و رفتار خدا نسبت به انسان گفتگو می کند. و تمامی نبوات آینده و نصائح دینیه و ادبیه که در هر طبقه از برای بنی نوع بشر در هر زمان و مکان مفید و لازم است در آنها موجود است. و نویسندگان الهامی چهل نفرند که از جمیع طبقات بنی نوع بشر می باشند از شبان تا امیر و سلطان که در ضمن هزار و ششصد سال زیست می نموده تماما از طائفه عبرانی بوده اند، جز لوقا که او نیز انجیل خود را از ینابیع یهودیه اخذ نموده نوشت، و لوقا به واسطه مصاحبت و رفاقت با پولس مشهور بود». در همان کتاب چنین آمده: «کلام خداوند بر انبیاء و رسل نازل شده که ایشان نیز بر حسب اصطلاح لغات بنی نوع بشر بر آن وحی مقدس متکلم شدند و وحی مسطور را یا خود نبی و رسول بنفسه می نوشت و یا به کاتب دیگر رجوع می فرمود». در جای دیگر همان کتاب می نویسد: «الهام یعنی انکشاف و مکاشفه از جانب خدا. اثر مکاشفه فوق الطبیعه ای است که من جانب الله بر عقول کاتبان کتب مقدسه کارگر شد تا اراده مقدسه حضرت اقدس الاهی را بدون سهو نسیان و خطا بیان نمایند.». چنان که ملاحظه می فرمایید مؤلف کتاب مقدس، در تفسیر وحی بین دو نظر (زبانی و غیر زبانی) جمع کرده است. از یک سو وحی را به معنای الهام می گیرد و تمام کتاب های مقدس را از الهامات خدا می داند، و از سوی دیگر وحی را به عنوان حلول روح اقدس الاهی و روح القدس در مصنفین تفسیر می کند.

خلاصه
عقیده مسیحیان در موضوع وحی در چند مطلب زیر خلاصه می شود:
1- عیسی:
عیسی مسیح کلمه خداست. کشف ذات خدا و سر حیات او در تجسد کلمة الله است. همیشه با خدا بلکه عین او بوده و در آفرینش جهان دخالت داشته است. ذات اقدس الاهی در او تجلی یافته و حلول کرده و او را به عنوان فرزند یگانه برگزیده و در جسد جسمانی به سوی انسان ها فرستاده است. پدر و پسر یک حقیقت هستند. هر که عیسی را ببیند و بشناسد خدا را دیده است. در خدا که پدر و کلمه ذاتی اش که پسر است یک حیات ذاتی قائم است که همانند روح آن دو می باشد و او روح القدس است.
2- وحی:
به معنای پیام خدا و پیام رسانی عیسی نیست بلکه به معنای تجلی و حلول ذات اقدس الاهی در عیسی و نزول برای انسان هاست. در وحی عیسوی خود خدا در جسد عیسی به سوی مردم نازل شد و کلام خدا یعنی تجلی در عیسی و ظهور برای مردم. مسیح با معجزات و کارهای خارق العاده اش از وجود خدا خبر می دهد و او را آشکار می سازد. و در یک کلام، مسیح وحی الله متجسد است، فعل و کلام او فعل و کلام خداست، نه این که حامل رسالت باشد.
3- در وحی عیسوی دو هدف وجود داشته است
هدف اول کشف سر الاهی و تجلی و اظهار وجود ذات اقدس خدا در وجود مسیح. هدف دوم نجات انسان ها و بخشودن گناه آنها در اثر فدا شدن عیسی و تحمل قتل بر صلیب. این بود خلاصه نظر غیر زبانی مسیحیان در مسأله وحی. این نظر مبتنی است بر پذیرش الوهیت مسیح که آیات صدر باب اول انجیل یوحنا، و آیاتی دیگر در اناجیل و دیگر رساله های عهد جدید بر آن دلالت دارد. پولس که از حواریون نبود و عیسی را هرگز ندیده بود بعدا در ترویج و تبلیغ این نوع مسیح شناسی کوشید به گونه ای که او را به عنوان دومین شخصیت مسیحیت و بنیانگذار مسیح شناسی الوهی معرفی کرده اند. و این، همان عقیده به تثلیث یعنی وحدت خدا و عیسی و روح القدس، یا وحدت اب و ابن و روح القدس است. مسأله تثلیث برای مسیحیت به صورت یک مشکل علمی و عقیدتی در آمده که از تفسیر معقول و قابل فهم آن، و پاسخ به تناقضات آن ناتوانند.

 

Sources

جان هیک- فلسفه دین- ترجمه بهرام راد

ایان باربور- علم و دین- ترجمه بهاء الدین خرمشاهی

ابراهیم امینی- وحی در ادیان اسلامی- صفحه 157

جانس دی ننگر- دائرة المعارف دین- به زبان انگلیسی- ذیل کلمه revelation

جیمز هاکس- قاموس کتاب مقدس

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites

For more information