خطبه پیامبر اکرم درباره کیفر اعمال انسان

English 4368 Views |

ابوهریره و عبدالله بن عباس گفتند: رسول خدا (ص) چندى پیش از رحلتش براى مردم خطبه اى ایراد فرمود که آخرین خطبه آن حضرت در مدینه بود و پس از آن دیرى نپائید که به دیدار خداوند متعال شتافت. آن حضرت در این خطبه، چنان موعظه اى کرد که چشمها را به گریه واداشت، و دلها طپیدن گرفت، و قلبها خاشع و بدنها به لرزه در آمد، و حاضران را بیقرار ساخت. اول به بلال دستور داد تا مردم را به مسجد فرا خواند هنگامى که مردم گرد آمدند، رسول خدا (ص) (از خانه) بیرون آمد و به منبر رفت و فرمود: اى مردم! هر چه مى توانید پیشتر بیائید و براى کسانى که پس از شما در مسجد حضور مى یابند جا باز کنید! مردم به دستور حضرت تا توانستند پیش آمدند (و صفوف خود را فشرده فشرده تر کردند)، و چون به پشت سر خود نظر کردند کسى را ندیدند (که به علت نبودن جاى خالى، ایستاده باشد): باز حضرت فرمود: نزدیکتر بیایید و براى دیگران جا باز کنید! مردى پرسید: یا رسول الله! براى چه کسى جا باز کنیم؟ (ما که کسى را نمى بینیم!) حضرت فرمود: براى فرشتگان. پس فرمود: آنان اگر با شما باشند در پیش روى و یا در پشت سر شما قرار نمى گیرند، بلکه در سمت راست و چپ شما قرار خواهند گرفت. مردى عرض کرد: یا رسول الله! چرا فرشتگان در پیش رو یا در پشت سر ما قرار نمى گیرند؟! آیا به خاطر برترى ما به آنان است یا برترى آنان به ما؟! حضرت فرمود: شما از فرشتگان برترید. و به آن مرد دستور داد بنشین! و آن مرد نشست. آنگاه رسول خدا (ص) خطبه خود را آغاز کرده فرمود: حمد و سپاس از آن خداوند است، او را سپاس مى گوئیم و به او ایمان مى آوریم و بر او توکل مى کنیم، و شهادت مى دهیم که خدایى جز او نیست، یکتا و بى انباز است، و شهادت مى دهیم که محمد (ص) بنده و فرستاده اوست، و از شر خود و کردارهاى بد خود به خدا پناه مى بریم. کسى را که خداوند هدایت کند، هیچ کس نمى تواند او را گمراه سازد، و کسى را که خداوند به خود واگذارد (و هدایتش نکند)، راهنما و هدایت کننده اى نخواهد داشت. اى مردم! در این امت، سى تن دروغزن گزافه گو (که به گمراهى امت همت خواهند گماشت)، که طلیعه دار آنان صاحب صنعا و صاحب یمامه اند.
اى مردم! کسى که از روى اخلاص، به یگانگى خداوند اقرار کند و کلمه «لا اله الا الله» را (از روى اعتقاد قلبى) بر زبان آرد، و چیز دیگرى را با آن درنیامیزد، به لقاى خداوند شتافته و به بهشت خواهد رفت. على بن ابیطالب (ع) از جاى برخاست و عرض کرد: یا رسول الله! پدر و مادرم به قربان تو باد! چگونه با اخلاص شهادت دهد و چیز دیگرى را با آن نیامیزد؟! این مطلب را براى ما بیشتر بشکاف و درباره آن توضیح بیشترى بیان کن تا به مفهوم آن پى ببریم. حضرت فرمود: آرى! (شهادت او باید) براى آز و به منظور گردآورى مال و منال دنیا از راه حرام و راضى شدن به آن نباشد. و مردمى هستند که گفتارشان، گفتار نیکان است ولى کردارشان، کردار ستمگران، پس اگر کسى خدا را در حالى دیدار کند که هیچ یک از این صفتها (را که برشمردم) در او نباشد و لا اله الا الله را بگوید، بهشت براى اوست. و اگر دنیا را بگیرد و آخرت را رها سازد، در آتش (دوزخ) جاى مى گیرد. و اگر کسى در محکمه اى از ستمکارى دفاع کند (وکیل مدافع او باشد و یا به نفع او شهادت دهد) و یا او را (به نحوى) یارى کند، (هنگامى که) فرشته مرگ او را دریابد به لعنت خدا و جایگاه همیشگى او در آتش دوزخ، بشارت دهد، و این چه سرنوشت بدى براى اوست! و کسى که -به خاطر خواسته اى که دارد- در نزد پادشاهى ستمگر و حاکمى بیدادگر خود را خوار و بیمقدار سازد، با همو در آتش (دوزخ) همنشین خواهد بود. و کسى که صاحبان قدرت را به بیدادگرى بر مردم رهنمون گردد، (در روز قیامت) با همو محشور، و عذاب این دو از تمامى اهل جهنم دشوارتر خواهد بود. و کسى که دنیادارى را به خاطر مال و منالى که دارد بزرگ داشته و او را دوست بدارد، خداوند نسبت به او (و رفتارى که دارد) خشمگین مى گردد و (در روز قیامت) با قارون در تابوت زیرین آتش در یک درجه قرار گیرد.
و کسى که ریاکارانه و به منظور شهرت، ساختمانى را بسازد، در روز قیامت آن ساختمان را تا طبقه هفتم زمین (آن مقدار که در زیر بناى او قرار دارد) با خود بکشد، و سپس به صورت حلقه آتشینى درآمده و برگردن او قرار مى گیرد، و او را در آتش (دوزخ) سرنگون میسازد. راوى مى گوید: گفتم: یا رسول الله! چگونه ساختمانى از روى ریا و خودخواهى بنا کند؟! فرمود: ساختمانى بسازد که از حد نیازش فراتر باشد، یا براى آنکه بر خود ببالد و بر رخ دیگران بکشد. و کسى که در دستمزد کسى که براى او کار مى کند ظلم نماید، خداوند عمل او را تباه، و عطر بهشت را بر او حرام مى سازد. با اینکه بوى بهشت از فاصله پانصد سال راه به مشام مى رسد. و کسى که زمین همسایه خود را به ناحق -و اگرچه یک وجب باشد- تصرف کند، خداوند در روز قیامت تا طبقه هفتم زمینى را که غصب کرده است، بسان حلقه اى آتشین به دور گردن او مى پیچد و او را رهسپار دوزخ مى سازد. و کسى که قرآن را فرا گیرد ولى از روى عمد آن را فراموش کند، در حالى که مبتلا به جذام و او را غل کرده باشد، خدا را در روز قیامت ملاقات نماید، و در غل و زنجیر گرفتار باشد، و خداوند به ازاى هر آیه اى که فراموش کرده است، مارى را بر او مسلط مى سازد که همیشه با او خواهد بود. و کسى که قرآن را بیاموزد ولى بر اساس اوامر و نواهى آن رفتار نکند، و دوستى دنیا و جاذبه هاى آن را بر (نعمتهاى) آخرت ترجیح دهد، سزاوار خشم خداوند است، و در مرتبه یهودیان و مسیحیانى قرار مى گیرد که (دستورات) کتاب خدا را پشت سر انداختند و به آن عمل نکردند.
و کسى که با زنى نامحرم -از پشت- و با مرد یا پسرى نزدیکى کند، خداوند در روز قیامت او را با بوى گندى که از بوى مردار هم ناخوشایندتر است محشور مى سازد به گونه اى که اهل محشر از بوى گند او در آزارند تا زمانى که رهسپار دوزخ گردد، و خداوند هیچ توبه و یا فدیه اى را از او قبول نمى کند و همه اعمال او را تباه ساخته، و او را در تابوتى که با میخهاى آهنین کوبیده و محکم شده است قرار مى دهند، و آنقدر ضربه شمشیر بر او فرود آورند که اندام او با آن میخها درهم آمیزد، و عذاب و شکنجه آنقدر دشوار و طاقت فرساست که اگر عذاب تنها یک رگ عصب او را بر چهارصد امت فرود آرند در دم، بمیرند، و عذابش از همه مردم شدیدتر است. و کسى که با زنى یهودى یا نصرانى یا مجوسى یا مسلمان -خواه آزاد باشد و خواه برده- و یا با هر زنى دیگر از راه حرام، نزدیکى کند، خداوند سیصد هزار درب از دربهاى آتش دوزخ را در قبر او مى گشاید که از آن دربها، مارها و عقربها و گدازه هاى آتش به قبر او روى آورند، و تا روز قیامت در آتش خواهد سوخت، و مردم از بوى گند شرمگاه او در رنج و عذابند، و او (در هر کجا) و به این بوى بد شناخته مى شود، تا اینکه در روز قیامت فرمان رسد که او را در آتش در افکنند، و دوزخیان با همه شکنجه ها و عذابى که بر آنان مقرر است، از (بوى بد او) در رنج و عذابند، چرا که خداوند کارهاى ناپسند را حرام کرد و هیچ کس غیورتر از خدا نیست، و از غیرت اوست که کارهاى زشت را حرام کرده و حدود الهى را مقرر فرموده است. و کسى که به خانه همسایه خود نگاه کند و به شرمگاه مردى یا موى زنى و یا به قسمتى از بدن او نگاه کند، بر خداوند است که او را با منافقانى که در دنیا به دنبال عیبجویى از مردم بودند وارد جهنم سازد، و تا رسوا نگردد از دنیا نرود، و در قیامت شرمگاه او را براى مردم آشکار سازد.
و کسى که به خاطر تنگدستى و اندک روزى بودن خود ناراضى باشد و بردبارى را پیشه خود نسازد، هیچ یک از کارهاى نیک وى به جانب بالا (خدا) نمى رود و در روز قیامت خداوند را -در حالى که نسبت به او خشمگین است- دیدار کند. و کسى که لباسى بپوشد و به خاطر آن بر خود ببالد و آن را به رخ دیگران بکشد، خداوند او را با قبرى که در آن قرار دارد از لبه پرتگاه جهنم فرو برد. و (تردیدى در این نیست) که قارون (به خاطر) جامه (زربفتى) که پوشید و از سر نخوت و خودخواهى بر دیگران بالید در (ژرفاى) زمین فرو رفت و تا روز قیامت همچنان در زمین فرو خواهد رفت. و کسى که همسرى از راه مشروع (حلال) برگزیند ولى هدف او از این ازدواج، بر خود بالیدن و خودنمایى باشد، خداوند عزوجل بجز خوارى و سرافکندگى بر او نیفزاید، و به اندازه اى که از آن لذت برده باشد او را پس از مرگ در کناره اى از دوزخ نگاه دارند و سپس در ژرفاى دوزخ که به اندازه هفتاد سال راه، زمان مى برد، سرنگونش سازد. و کسى که کابین (مهریه) همسر خود را ندهد، حکم او (شوى) در نزد خداوند (حکم) زناکار است، و در روز قیامت از جانب خداوند به او خطاب مى گردد که: اى بنده من! کنیز خود را همسر تو کردم و از تو پیمان گرفتم، ولى تو به پیمانى که بسته بودى وفا نکردى. پس خداوند متعال، خود عهده دار گرفتن حق آن زن مى گردد و تمام حسنات آن مرد را از او مى گیرد، ولى چون براى اداى دینى که به همسر خود دارد وفا نکند، به ناچار او را رهسپار دوزخ سازند. و کسى که از شهادتى که داده است باز گردد و آن را کتمان کند، خداوند در روز قیامت او را وادار سازد که گوشت بدن خود را بخورد؛ و در حالى رهسپار دوزخ مى شود که زبان خود را مى جود.
و کسى که دو همسر داشته باشد، ولى در میان آن دو -از نظر هزینه معاش زندگى و روابط زناشوئى و تعهداتى که شرعا بر عهده دارد- با عدالت رفتار نکند، و در میان آن دو فرق بگذارد، در روز قیامت در حالى که به زنجیر کشیده شده است و با اندامى کج محشور مى گردد تا آنکه رهسپار دوزخ شود. و کسى که بى جهت، همسایه آزارى کند، خداوند او را از نسیم خوشبوى بهشتى محروم سازد و جایگاه او در آتش خواهد بود. آگاه باشید که خداوند متعال در روز واپسین (از مردم) در مورد رعایت حق همسایه جویا مى شود، و کسى که حق همسایه خود را رعایت نکرده باشد از ما (خاندان) نخواهد بود. و کسى که مسلمان مستمندى را به خاطر فقر و تنگدستى مورد اهانت قرار داده و با چشم حقارت به او بنگرد، بدون تردید حق خداوندى را ناچیز قلمداد کرده است (و چنین شخصى) همواره مورد خشم و نفرت الهى خواهد بود، تا زمانى که آن مسلمان مستمند را از خود راضى و خشنود سازد. و کسى که مسلمان تهیدستى را محترم بشمارد، در روز قیامت خداوند را (از عمل خویش) خشنود خواهد یافت. و کسى که در انتخاب دنیا و یا آخرت -در رابطه با انجام یا عدم انجام کارى- آزاد باشد و دنیا را بر آخرت بگزیند، در روز قیامت خداوند را در حالى ملاقات کند که هیچ حسنه اى در نامه اعمال او نباشد تا با آن خود را از آتش دوزخ در امان دارد. و کسى که آخرت را بر دنیا برگزیند، در روز قیامت، خداوند را دیدار خواهد کرد در حالى که از او خشنود باشد. و کسى که به زنى یا کنیزى از راه حرام دسترسى پیدا کند، ولى او از این حرام خداوندى دورى گزیند و آن زن را رها سازد، خداوند آتش (دوزخ) را بر او حرام کند و او را از ترس و هراس بزرگ قیامت باز دارد و در بهشت جاى دهد. ولى اگر به این عمل حرام، تن در دهد خداوند او را از بهشت محروم ساخته و رهسپار دوزخ نماید.
و کسى که مالى را از راه حرام به دست آورد، خداوند صدقه و آزاد کردن بنده و حج و عمره او را نمى پذیرد، و به اندازه ثواب این کارهاى خیر در نامه اعمال او گناه نوشته مى شود، و پس از مرگ هر چه از آن مال باقى بماند، به منزله توشه و زاد راه او در سفر دوزخ است. و کسى که بر مال حرامى دست یابد، ولى آن را به خاطر ترس از خدا نگیرد و از آن بگذرد، (مدام) در (سایه) محبت و رحمت بى منتهاى الهى بسر برد، و در روز قیامت فرمان مى رسد که او را رهسپار بهشت سازند. و کسى که با زن نامحرمى دست دهد، در روز قیامت در حالى که به زنجیر کشیده شده است محشور مى شود و سپس فرمان مى رسد که او را راهى دوزخ سازند. و کسى که با زنى نامحرم از سر شهوت شوخى و مزاح کند، به ازاى هر کلمه اى که بر زبان آورده باشد هزار سال او را نگاه دارند. و اگر با تمایل آن زن نامحرم با او همآغوش گردد، یا او را ببوسد، و یا از او کام بگیرد، بر آن زن همان گناه نوشته مى شود که بر مرد مقرر شده است؛ ولى اگر بدون تمایل آن زن نامحرم او را وادار به گناه کند، گناه آن زن نیز بر عهده مرد است و در روز قیامت دو کیفر خواهد دید. و کسى که در کار خرید و فروش با مسلمانى، دغل بکار بندد و غش ورزد، از ما (امت اسلام) نخواهد بود و در روز قیامت با یهودیان محشور مى گردد، زیرا کسى که با مردم از سر دغل و نیرنگ، غش ورزد، مسلمان نیست.

Sources

محمدبن علی ابن بابویه- پاداش نیکی‏ها و کیفر گناهان- صفحه 721

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites

For more information