المخلاة (توبره)

English 3507 Views |

از دیگر آثار ارزشمند علامه جلیل القدر بهایی می باشد که به زبان عربی تألیف یافته است. مولف خود کتاب «المخلاه- توبره» را کتابی فاخر دانسته و در آغاز کتاب کشکول در باره اش می نویسد:
"...همان کتاب که از هر چیزی نیک ترین و از شیرین ترینش را در خود دارد و در  آغاز جوانی بدان پرداخته ام و آن را تکه تکه گرد کرده، انتظام داده و آنچه را که به روزگار حاصلم گشته بود و چیزهایی را که دل خواهد و دیده لذت دهد، در آن نهاده ام... نسیم قدسی که مشام را آهنگین می کند و دستاوردهای انسی که دل های پوسیده را زنده می کند و ابیات نغزی که به روانی از ساغر نوشیده می افتد و داستان هایی مفتون کننده که به نفاست با روح آدمی در می آمیزد و عروسان معانی که گویی مرواریدهای پراکنده است و مسائلی گران قدر که شایسته است با حروف نور بر سیمای حور نگاشته آید..."
به سخن دیگر المخلاه (توبره) نیز چون کشکول مجموعه و تألیفی از مطالب گوناگون، نظم و نثر، لطیفه و نغز، پند و اندرز و نوادر حکایات و ظرایف کرامات است که چند سالی از این جا و آن جا گرد و بازنویسی شده است.
از آنجا که شیخ بهایی در این کتاب بسیاری از مطالب را با "گفت" می آغازد بی آنکه نشانه ای از فاعل این فعل در جایی بنویسد و همین امر از ارزش کتاب به عنوان منبع و مرجع می کاهد.

معرفی اجمالی نویسنده:
محمدبن عزالدین شیخ حسین جبعی عاملی حارثی همدانی، فقیه، محدث، مفسر ریاضی، حکیم، ادیب، شاعر به زبان فارسی و عربی و جامع علوم عقلیه و نقلیه و در مجموع از دانشمندان بزرگ ایرانی شیعه، که در سال 953 هجری قمری در «بعلبک» جبل عامل، به دنیا آمد. در همان کودکی همراه پدرش به ایران آمد و نزد او عربی، تفسیر و حدیث را یاد گرفت و سپس نزد علمای دیگر در قزوین و دیگر شهرهای ایران، تحصیلاتش را ادامه داد. بعد از طی تمامی مراحل علمی و رسیدن به کمالات، به دستور شاه عباس ریاست علمی مذهبی اصفهان به او واگذار و پس از فوت پدرش "شیخ علی منشار"، لقب "شیخ الاسلامی" از طرف شاه عباس صفوی به او تفویض شد. سال 984 هـ ق، همراه پدرش به حج رفت و در سال 1008 هـ ق، همراه شاه عباس کبیر پیاده به مشهد مقدس سفر کرد. وی سفرهای دیگری به هرات، آذربایجان، دمشق، فلسطین و مصر و عراق نمود. در هر شهری مورد احترام فوق العاده بود و ملاقات هایی با بعضی از اهل کمال و علما و فضلا داشت و گاهی نیز مباحثات علمی و مذهبی با پیشوایان مذاهب دیگر داشت و بالاخره به ایران برگشت و در اصفهان در گذشت. از اساتید او می توان ملاعبدالله یزدی، صاحب حاشیه تهذیب المنطق را نام برد و از شاگردان او، ملامحسن فیض کاشانی، ملاصدرا شیرازی و مجلسی اول و ملامحمد صالح مازندرانی می باشند. آثار و تألیفات بسیاری داشته و کشکول شیخ بهائی و طومار شیخ بهائی از جمله آنهاست. وفات او، در شوال 1032 هـ ق و مزارش در شهر مقدس مشهد می باشد.

از جمله لطایف شیخ در کتاب:
سکوت خویش را کالایی دیدم و پاسش داشتم چرا که اگر سودی نبرم زیان نیز نکنم.
افلاطون گفت: به دیدار آن که تو را گران داند، مرو و با آنکه دروغگویت شمردن حدیث مکن و با آن کس که به تو گوش فرا ندهد سخن مگوی.
ای علی! خوردنی با نمک بیاغاز و با نمک به پایان رسان چرا که نمک هفتاد بیماری را درمان می کند.
مورچه از بوی زیره به خاصیتی گریزد و وزغ از جایی که زعفران است پرهیزد و..

Sources

شیخ بهایی- المخلاة (توبره)

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites