روایات وارده در مضمون سؤالات صراط
English 2978 Views |در معنای آیه شریفه «وقفوهم إنهم مسئولون؛ و بازداشتشان نماييد كه آنها مسؤولند.» (صافات/ 24) در «علل الشرائع» از حضرت صادق (ع) وارد است که: «لایجاز به قدم عبد حتی یسأل عن أربع: عن شبابه فیما أبلاه، و عن عمره فیما أفناه، و عن ماله من أین جمعه و فیما أنفقه، و عن حبنا أهل البیت؛ حضرت در تفسیر این آیه که میگوید: «آنان را متوقف کنید که باید مورد بازپرسی قرار گیرند»، میفرماید: «گام هیچ بندهای نمیتواند از صراط بگذرد، مگر آنکه از چهار چیز از او سؤال میکنند: از جوانیش که آنرا در چه چیز پیر کرده است، و از عمرش که در چه چیز به سر آورده است، و از مالش که از کجا اندوخته است و در کجا مصرف کرده است، و از محبت ما اهل بیت.» (رساله الانسان فی الدنیا علامه طباطبائی)
علی بن إبراهیم قمی در تفسیر خود از حضرت صادق (ع) و صدوق در «أمالی» و عیون أخبار الرضا از رسول الله (ص) روایت میکنند که: إن المسئول عنه ولایة أمیرالمؤمنین (ع)؛ آنچه را که از انسان سؤال میکنند ولایت أمیرالمؤمنین (ع) است.» (رساله الانسان بعد الانسان علامه طباطبائی)
و از «مجمع البیان» از رسول الله (ص) روایت است که: «تقول النار للمؤمنین یوم القیمة. جز یا مؤمن! فقد أطفأ نورک لهبی!؛ در روز قیامت آتش به مؤمنین میگوید: ای مؤمن! زود از نزد من بگذر! زیرا که نور تو فروزش و شعله مرا خاموش کرده است!» (رساله الانسان بعد الانسان علامه طباطبائی)
و نیز از رسول الله روایت است که: «إنه سئل عن قوله تعالی: و إن مـنکم إلا واردها ـ الآیات، فقال: إذا دخل أهل الجنة الجنة قال بعضهم لبعض: ألیس قد وعدنا ربنا أن نرد النار؟ فقال: قد وردتموها و هی خامدة!؛ چون از حضرت رسول اکرم (ص) سؤال کردند از تفسیر این آیه شریفه که میگوید: «هیچیک از شما نیست مگر آنکه داخل در آتش میشود»، حضرت فرمودند: «چون اهل بهشت داخل در بهشت میگردند، بعضی از آنها از یکدیگر میپرسند: مگر خداوند به ما چنین وعدهای نداده بود که ما وارد در آتش میشویم؟! آنها در پاسخ میگویند: آری شما در آتش وارد شدید، لکن آن خاموش بود!»
جهنم مظهر دنیاست. انبیاء و اولیای خدا هم در دنیا آمدهاند، ولیکن دل نبستند، عبور کردند و رفتند؛ و لذا در آخرت هم هنگام عبور از جهنم آتشش خامد است، مشتعل و برافروخته نیست. برای آنان آتش برد و سلام است؛ چون نفس اماره در تحت اختیار آنهاست، نه مسلط و مسیطر.
Sources
سید محمدحسین حسینی طهرانی- معادشناسی- ج8 صفحه 107-109
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites