وظایف و مسئولیتهای نواب اربعه

English 3989 Views |

وظایف و محور کلی فعالیت های «نواب اربعه» بدین قرار است:

* زدودن شک و حیرت مردم درباره وجود امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

با توجه به شرایط سیاسی در آغاز «غیبت صغری»، شیعیان از وجود فرزند برای امام عسکری علیه السلام بی خبر،  و در حیرت بودند، چرا که جو اختناق، حاکم بود و اگر امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در خفا به سر نمی برد، در همان آغاز، حضرت را می کشتند. در سال (260هـ) که امام عسکری علیه السلام رحلت نمود، تنها افراد خاصی از وجود امام مهدی (عج) با خبر بودند. مهم ترین وظیفه ای که «نواب اربعه» به ویژه سفیر اول یعنی «عثمان بن سعید عمری» بر عهده داشت این بود که برای شیعیان ثابت کند، امام عسکری علیه السلام فرزندی دارد که اکنون امام است و او نایب خاص آن حضرت می باشد.
 «عثمان بن سعید عمری» با اعتمادی که از سوی دو امام هادی و عسکری علیه السلام به دست آورده بود و بزرگان شیعه امامیه به صداقت و درستکاری وی اعتقاد داشتند، توانست در این زمان حساس، شک مردم را درباره وجود و امامت امام مهدی (عج ) بزداید و نیز برای آنان ثابت کندکه وی به درستی وکیل خاص از «ناحیه مقدسه» است. گاهی هم این منزلت و درستکاری و اعتماد مردم به او، برای زدودن شک و حیرت کافی نبود، و از «عثمان بن سعید عمری» دلایل صدق ادعای او می خواستند، و از او کرامت و شبه معجزه مطالبه می کردند و «عثمان» نیز از «ناحیه مقدسه» دلایلی ارائه می دادند و آنان به وجود و امامت امام مهدی (عج) و نیز به وکالت خاصه وی معتقد می شدند.
«محمد بن یعقوب» از «سعد اشعری قمی» در این رابطه روایتی بدین مضمون نقل می کند: «حسن بن نضر» که در میان شیعیان قم جایگاه ویژه ای داشت، بعد از رحلت امام عسکری علیه السلام در حیرت بود. او و «ابو صدام» و عده ای دیگر تصمیم گرفتند که از امام بعدی جویا شوند. «حسن بن نضر» به نزد «ابو صدام» رفت و گفت: امسال  می خواهم به حج بروم. «ابو صدام» از او خواست که این سفر را به تعویق انداز، ولی «حسن بن نضر» گفت: نه، من خوابی دیده ام و بیمناکم. بنابراین باید بروم.  قبل از حرکت به «احمد بن  یعلی بن حماد» درباره اموال متعلق به امام علیه السلام وصیت کرد که این اموال را نگه دارد تا این که جانشین امام عسکری علیه السلام مشخص شود. به «بغداد» رفت و در آنجا  از سوی «ناحیه مقدسه» توقیعی به دستش رسید، و به امامت امام مهدی (عج) و نیز به وکالت خاصه «عثمان بن سعید عمری» مطمئن شد. در دوره «عثمان بن سعید عمری» که آغاز «غیبت صغری» بود این وظیفه بیشتر بر دوش وی سنگینی می کرد چرا که در زمان نیابت، دیگر مسأله امامت امام مهدی (عج) و نیابت سفیران تا حدودی برای شیعیان ثابت شده بود. در دوره نیابت «محمد بن عثمان» هم تا حدودی مسأله زدودن شک و حیرت از وجود امام( عج) وجود داشت، به همین جهت در این باره از «محمد بن عثمان» نیز روایاتی نقل شده است.

* حفظ امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از راه پنهان داشتن نام و مکان آن حضرت

آنان وظیفه داشتند که در هر شرایطی از بیان نام و نشان امام مهدی (عج) خودداری کنند چرا که اگر فاش می ساختند، جان امام (عج) در خطر بود. امام مهدی ( عج ) در توقیعی به «محمد بن عثمان سعید عمری» بیان داشت که از ذکر و نام و نشان آن حضرت خودداری کند و در جهت پنهان داشتن نام و مکان آن حضرت بکوشد. این وظیفه به قدری مهم بود که می توان گفت این یکی از معیارهای مهم در گزینش سفیر از «ناحیه مقدسه» بود. به «ابوسهل نوبختی» گفتند که چرا تو به مقام  سفارت انتخاب نشدی در حالی که «حسین بن روح» سفیر آن حضرت شده است، او در پاسخ به همین نکته مهم اشاره کرد و گفت که من نمی توانم مانند «حسین بن روح» سر نگهدار باشم. او به خوبی در جهت حفظ امام مهدی (عج) می کوشد. او اگر امام را زیر عبای خود پنهان کند و او را تهدید کنند که امام را به آنان نشان دهد، نشان نخواهد داد؛ حتی اگر بدنش را قطعه قطعه کنند.

* سازماندهی و سرپرستی سازمان وکالت

در عصر «غیبت صغری» ارتباط مستقیم مردم با امام مهدی ( عج) قطع شد اما ارتباط غیر مستقیم و با واسطه «سازمان وکالت» برقرار بود. از زمان امامان پیشین علیهم السلام وکلای متعددی در «بغداد»، «سامرا» و دیگر نقاط در «سازمان وکالت» فعالیت می کردند، اموال امام در نزد آنان بود. این شبکه و یا سازمان مخفی وکالت با درگذشت امام  عسکری علیه السلام همچنان فعال و سرپرستی آن بر عهده «نواب اربعه» بود که هر کدام در زمان نیابت خود مسئولیت اصلی اداره این سازمان را عهده دار بودند. از طریق این سازمان شیعیان پرسش ها و شبهات دینی خود را با وکلا در میان می گذاشتند و آنان با واسطه سفیر از «ناحیه مقدسه» پاسخ را به شیعیان می رساندند، و نیز وجوه شرعی خود را به وکلا می دادند و وکلا آن را به مسئول سازمان تحویل می دادند. آنان در این مسئولیت بزرگ وظیفه داشتند که «سازمان وکالت» را از نفوذ دشمن محفوظ بدارند تا دشمن نتواند با وارد شدن در سازمان، وکلا و مسئول سازمان (سفیر) را شناسایی و این راه ارتباطی بین امام و شیعیان را قطع نماید. در این هدف گاهی خود امام (عج) به کمک آنان می شتافت، مثلا «عبیدالله بن سلیمان»، وزیر «معتضد» خلیفه عباسی، در پی رخنه به درون تشکیلات «سازمان وکالت» برآمده بود، خواست از طریق ارسال وجوه شرعی به یکی از وکلای حضرت، آنان را شناسایی کند. به دنبال این توطئه، از «ناحیه مقدسه»  توقیعی صادر شد که موقتا هیچ یک از وکلا از مردم وجوهات نگیرند. «ابوجعفر، محمد بن عثمان بن سعیدی عمری» این فرمان امام مهدی (عج) را به وکلا رساند و بدین وسیله توطئه وزیر نقش برآب شد.

* پاسخگویی به پرسش های فقهی و مشکلات عقیدتی

یکی دیگر از وظایف مهم «نواب اربعه» پاسخگویی به پرسش های دینی و مشکلات عقیدتی و رفع شبهات بود. آنان گاهی ناچار می شدند برای این منظور از دیدارهای پنهانی خود با امام مهدی (عج) پرده بردارند. گاهی توقیعی از «ناحیه مقدسه» ارائه می دادند تا شبهه ای مرتفع شود، گاهی هم پرسش های فقهی و مسائل مستحدثه شیعیان را به عرض امام مهدی (عج) می رساندند و پاسخ آن را دریافت و به شیعیان ابلاغ می کردند مانند پرسش های «اسحاق بن یعقوب» و نیز پرسش های مردم «قم» که توسط «محمدبن عبدالله بن جعفر حمیری» به چهارمین سفیر و نایب خاص حضرت ( ابوالحسن، علی بن محمد سمری) تحویل داده شد و از «ناحیه مقدسه» پاسخ آن دریافت و ابلاغ شد. گاهی هم در مناظره، استدلال می کردند و محتوای استدلال را از امام مهدی ( عج ) گرفته و ابلاغ می کردند.

* اخذ و توزیع اموال متعلق به امام ( عج)

یکی از کارهای مهم سازمان وکلا که از زمان امام ششم علیه السلام به بعد فعالیت داشت و در زمان «غیبت صغری» نیز آن سازمان با یک استتار بیشتری فعالیت می کرد، اخذ وجوه شرعی و توزیع آن به موارد خاص خود بود. «نواب اربعه» این وجوهات و اموال متعلق به امام مهدی ( عج) را مستقیما و یا از طریق وکلا و خواض اخذ می کردند و به هر طریق ممکن به امام مهدی ( عج) تحویل می دادند، و یا این که به دستور ایشان در موارد خاصی مصرف می کردند. امام مهدی ( عج) در روز رحلت امام عسکری علیه السلام و یا در همان روز، بعد از مراسم به خاکسپاری امام عسکری علیه السلام به هیئت قمی ها دستور داد که از این به بعد، اموال متعلق به آن حضرت را به وکیلش (ابوعمر، عثمان بن سعید عمری) در «بغداد» تحویل دهند.

* مبارزه با «غلات» و مدعیان دروغین نیابت و بابیت، و افشای ادعای باطل آنان

یکی از وظایف «نواب اربعه» مبارزه با «غلات» و مدعیان دروغین نیابت، بابیت و وکالت، و افشای ماهیت آنان بود تا زمینه گمراهی مردم را از بین ببرند چرا که «نواب اربعه»، در مسیر اهداف پیامبران و امامان حرکت می کردند و شالوده اهداف انبیا و امامان علیهم السلام هدایت و زدودن ضلالت و انحراف بود. سفیران ویژه امام (عج) نیز در همین راستا با افرادی که ادعای نادرست نیابت و وکالت داشتند مبارزه کرده، و ماهیت آنان را روشن می کردند تا شیعیان امامیه، دنباله رو افراد شیاد و منحرف نگردد و با شناخت نائبان خاص از رهنمودهای امام مهدی (عج) در دوره «غیبت صغری» بهره مند شوند. در راستای همین وظیفه، در این دوره هفتاد ساله هرکسی که به دروغ ادعای بابیت و وکالت نمود، مثل «حسین بن منصور حلاج»، «محمدبن علی شلمغانی»، معرف به «ابن عزاقر یا عزاقری»، «ابوبکر، محمدبن احمدبن عثمان عمری»، معروف به «بغدادی»، «محمد بن مظفر» معروف به «ابودلف کاتب»، «اسحاق احمر»، «باقطانی ابومحمد شریعی»، «محمد بن نصیر نمیری» و «احمد بن هلال کرخی» که «نواب اربعه» با آنان به مبارزه برخاستند و از «ناحیه مقدسه» توقیعاتی با واسطه آنان صادر شد و با روشن شدن ماهیت آنان، شیعیان امامیه از این نوع انحرافات مصون ماندند و به وکالت و سفارت «نواب اربعه» بیشتر اعتماد کردند و مسایل شرعی خویش را از این طریق با امام مهدی (عج) در میان می گذاشتند و رهنمودهای لازم را دریافت می داشتند. به عنوان نمونه به برخی از این توقیعات اشاره می کنیم:

- آنگاه که «احمد بن هلال کرخی» منحرف شد و برخی از ضروریات دینی را انکار نمود و خود به جای «محمد بن عثمان عمری» ادعای نیابت کرد، توقیعی از «ناحیه مقدسه» صادر شد. امام مهدی (عج) در این نوع توقیع خطاب به «محمد بن عثمان عمری» فرمود: «و نحن نبرأ الی الله تعالی من ابن هلال – لارحمه الله- و ممن لایبرأمنه، فاعلم الاسحاقی و اهل بلده مما اعلمناک من حال هذا الفاجر و جمیع من کان سألک و یسألک عنه»، «ما از «ابن هلال» و هرکس که از او دوری نکند، بیزاریم. خدا او را نیامرزد، تو به اسحاقی و هموطنان او آنچه را گفتیم، اعلان کن، و هرکس از تو درباره «ابن هلال» پرسیده و یا می پرسد، جریان را بگو.»

همچنین آنگاه که انحراف «ابومحمد، حسن شریعی» که در زمان نیابت «محمد بن عثمان بن سعید عمری» ادعای نیابت نمود، روشن گردید، توقیعی از «ناحیه مقدسه» صادر شد و ماهیت او برای شیعیان روشن گردید.

* مبارزه با وکلای خائن

در آغاز عصر «غیبت صغری» عده ای بودند که در زمان امام حسن عسکری علیه السلام بلکه بعضی از افراد، از زمان امام هادی علیه السلام وکیل امامان علیهم السلام بودند. در زمان امام عسکری علیه السلام این عده از وکلا در «سازمان وکالت» فعالیت داشتند و زیر نظر «ابوعمرو، عثمان بن سعید عمری» کار می کردند. بعد از رحلت امام عسکری علیه السلام این وکلا زیر نظر نایب اول امام مهدی (عج)، «عثمان بن سعید عمری» تلاش می کردند و پس از آن زیر نظر نایب دوم «محمد بن عثمان بن سعید عمری» به فعالیت خود ادامه می دادند. گاهی برخی از وکلا منحرف می شدند به سوی خیانت می غلتیدند، و از وظایف اصلی خود عدول می کردند. در این صورت مشکلاتی را برای سازمان مخفی وکالت بوجود می آوردند. گاهی اتفاق می افتاد وکیلی از مردم، اموال امام علیه السلام و وجوه شرعی را جمع می کرد، و باید به واسطه «نواب اربعه» برای «ناحیه مقدسه» می فرستاد، ولی آن مال را نزد خود نگه می داشت، در این صورت «نواب اربعه» هر کدام به نوبه خود و در زمان نیابت خود مسئولیت پیدا می کردند تا با آن وکیل خائن مبارزه کنند. گاهی نیز از سوی «ناحیه مقدسه» و توسط یکی از سفرای چهارگانه توقیعی منتشر و خیانت وکیل خائن آشکار می شد و مردم از گمراهی نجات پیدا می کردند.

* آماده سازی مردم برای پذیرش غیبت کبری

در نهایت آخرین وظیفه مهم «نواب اربعه»، به ویژه وظیفه آخرین نایب خاص آن حضرت یعنی «ابوالحسن علی بن محمد سمری» این بود که زمینه را برای پذیرش «غیبت کبری» آماده نماید. در میان وظایف پیش گفته می توان ادعا کرد که تقریبا دو وظیفه، جنبه اختصاصی داشت؛ یکی زدودن شک و حیرت مردم درباره وجود امام مهدی ( ع) و اثبات و اقناع مردم در این ارتباط که امام عسکری علیه السلام فرزندی دارد و او اکنون امام است. این وظیفه بیش از همه بر دوش «ابوعمرو، عثمان بن سعیدی عمری» سنگین می کرد. و بعد که این اعتقاد تثبیت شد، در زمان سه نایب دیگر چندان زحمتی در این رابطه برای آنان وجود نداشت. وظیفه دیگر، مربوط به آماده سازی مردم برای پذیرش «غیبت کبری» بود که این وظیفه بیش از همه بر دوش «ابوالحسن، علی بن محمد سمری» آخرین سفیر ویژه امام مهدی (عج) سنگینی داشت. بنابراین، امام مهدی ( عج) از راه کرامت و اعجاز به «ابوالحسن، علی بن محمد سمری» کمک کرد و 6 روز قبل از مرگش توقیعی صادر نمود و زمان دقیق درگذشت وی را بیان داشت تا این که حجت بر همگن تمام شود و اذهان، آماده پذیرش دوره دیگری از غیبت آن حضرت باشد.

«سید محمد صدر» در این بار می نویسد: هدف اساسی از سفارت دو چیز است:

1- آماده کردن اذهان و افکار برای «غیبت کبرا»ی امام مهدی (عج)، و عادت دادن گام به گام بر مسأله دوری و محجوب بودن از امام، و احساس ناراحتی نکردن از این موضوع، زیرا عدم آمادگی ممکن بود منجر به انکار مطلق امام مهدی (عج) گردد. از این رو، می بینیم که چگونه عسکریین ] امام هادی و امام عسکری[ علیهما السلام مسأله احتجاب را تدریجا آغاز کردند و امام عسکری علیه السلام شخصا و به صورت رسمی خود را بیشتر، از مردم پوشیده می داشت. پس، دوران سفارت نیز یکی از همان مراحل تدریجی برای آمادگی ذهنی مردم برای پذیرش «غیبت کبری» به شمار می آید.

2- قیام به مصالح اجتماعی و ارکان اساسی طرفداران ائمه علیهم السلام، مصالحی که طبعا با دوری از امام و پنهان بودن ایشان از صحنه زندگی از دست می رود، نه تنها در اینجا، بلکه در هر موردی با از میان رفتن رهبر اجتماعی، مصالح آن اجتماع به خطر می افتد. از این رو، سفارت قرار داده شده است تا امام مهدی (عج) گرچه شخصا و به صورت رسمی رهبری را در دست ندارد، ولی با رهنمودها و فرمان خود، اجتماع را به صورت غیررسمی رهبری نماید. این هدف را همه سفیران به نحو احسن انجام دادند، به طوری که در حد امکان در آن جو پرتلاطم و کنترل شدید، برای حفظ مصالح اجتماعی، قیام و اقدام نمودند و از آن جو اختناق و فشار بیش از این بازده، نمی توان توقع داشت.

Sources

پورسید آقایی، جباری، عاشوری و حکیم- تاریخ عصر غیبت– از صفحه 306 تا 314

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites