انسان در میان موجودات دیگر یک شخصیت مرکب است و این یک حقیقت است. اینکه انسان یک شخصیت و موجود مرکب است را ادیان و فلسفه ها تأیید کرده اند، علما و حتی روان شناس ها تأیید کرده اند و مطلبی است غیر قابل تردید.
ابتدا تعبیر قرآنی و تعبیر حدیثی مطلب را عرض می کنم:
شما در قرآن می بینید که درباره خلقت انسان (اختصاصا درباره انسان) چنین می فرماید: «فاذا سویته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین»؛ «به فرشتگان می گوید وقتی که خلقت این موجود را تکمیل کردم و از روح خود چیزی در او دمیدم، بر او سجده برید.» (حجر/29) می گوید این موجود، یک موجود خاکی است، من او را از خاک می آفرینم، یک موجود طبیعی و مادی است. ولی همین موجود آفریده شده از آب و خاک، همین موجودی که دارای جسم و جسدی است مانند حیوان های دیگر و نفخت فیه من روحی، از روح خودم چیزی در او می دمم.
لازم نیست که ما معنای روح خدا را بفهمیم که نفخه الهی و آنچه خدا او را روح خود نامیده است چیست. اجمالا می دانیم که در این موجود خاکی یک چیز دیگری هم غیر خاکی وجود دارد. حدیث معروفی است، پیامبر اکرم (ص) فرمود: «خداوند، فرشتگان را آفرید و در سرشت آنها تنها عقل را نهاد، حیوانات را آفرید و در سرشت آنها تنها شهوت را نهاد، انسان را آفرید و در سرشت او هم عقل را نهاد و هم شهوت را» که مولوی همین را به صورت شعر در آورده است.
گفت پیغمبر که خلاق مجید *** خلق عالم را سه گونه آفرید
بعد می گوید که یک گروه فرشتگان، یک گروه حیوانات و یک گروه هم انسان ها.