واقعا شخصیت انسان یک شخصیت مرکب است، و واقعا انسان از نظر معنوی می تواند آزاد باشد، و می تواند برده باشد. خداوند تبارک و تعالی این قدرت و توانایی را به بشر داده است که خودش می تواند قاضی خودش باشد. در اجتماع همیشه قاضی غیر از مدعی و مدعا علیه است.
یک نفر مدعی می شود، یک نفر دیگر مدعا علیه، هر دو نفرشان می روند پیش قاضی و قاضی باید یک نفر است، مدعا علیه یک نفر دیگر و قاضی یک نفر سوم. هیچ فکر کرده اید که چطور است که انسان می تواند خودش مدعی خودش باشد و قهرا خودش هم مدعا علیه خودش باشد و هم خودش قاضی خودش باشد، یعنی خودش حکم صادر کنند.
انصاف یعنی چه؟ می گویند فلان کس آدم با انصافی است، یعنی چه؟ اصلا آدم با انصاف یعنی آدمی که در مسائل مربوط به خود می تواند بی طرفانه درباره خودش قضاوت بکند، و احیانا در جایی که خودش مقصر است، حکم علیه خودش صادر کند. این چگونه است؟
این جز اینکه شخصیت واقعی انسان مرکب باشد، چیز دیگری نیست. چقدر انصاف ها در دنیا سراغ دارید که می بینید یک نفر در مورد خودش انصاف می دهد، دیگری را بر خودش ترجیح می دهد، اقرار می کند که حق با دیگری است، فضیلت با دیگری است.