کیفر ستمگری و سکوت در مقابل اعمال ناپسند
فارسی 4185 نمایش |کیفر کسى که سرپرستى ده نفر را بر عهده بگیرد و با آنان بد رفتارى کند
«عن أنس بن مالک قال سمعت رسول الله ص یقول من ولی عشرة فلم یعدل فیهم جاء یوم القیامة و یداه و رجلاه و رأسه فی ثقب فأس؛ انس بن مالک نقل کرده است که از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود: کسى که عهده دار امور ده نفر باشد ولى با آنان به عدالت رفتار نکند، در روز قیامت در حالى که دست و پا و سر او را در سوراخ تبرى قرار داده اند، برانگیخته خواهد شد».
کیفر آن که سرپرست بعضى از امور مسلمانان باشد ولى به وظیفه عمل نکند
«عن عمرو بن مروان عن أبی عبد الله ع قال من ولی شیئا من أمور المسلمین فضیعهم ضیعه الله تعالى؛ عمروبن مروان از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: کسى که مسئولیت اداره قسمتى از امور مربوط به مسلمانان را بر عهده بگیرد ولى (در انجام وظیفه خود کوتاهى کند تا) آنان را ضایع سازد؛ خداوند او را (از فیض رحمت بى منتهاى خود) بى نصیب گرداند».
کیفر ستمگران و دست نشانده هاى آنان
«عن السکونی عن أبی عبد الله عن أبیه ع قال قال رسول الله ص إذا کان یوم القیامة نادى مناد أین الظلمة و أعوانهم و من لاط [لاق لهم دواة و ربط کیسا أو مد لهم مرة[ مدة قلم فاحشروهم معهم؛ سکونى از امام صادق (ع)، و آن حضرت از پدر بزرگوارش (ع) روایت کرده است که رسول خدا (ص) فرمود: چون روز قیامت فرا رسد، سروشى ندا در مى دهد که: کجایند ستمگران و دستیاران آنان و کسانى که دواتى را براى آنها آماده کردند یا کیسه اى را براى آنان بستند یا قلمى براى آنها اصلاح کردند؟! پس همه آنان را با بیدادگران در یک جایگاه برانگیزید (چرا که اینان در جرائم آنان شریکند)».
کیفر کسى که خود را به پادشاه ستمگرى نزدیک کند
1- «قال رسول الله ص ما اقترب عبد من سلطان إلا تباعد من الله و لا کثر ماله إلا اشتد حسابه و لا کثر تبعته إلا کثرت شیاطینه؛ از رسول خدا (ص) روایت شده است که فرمود: بنده اى نیست که خود را به حاکم (ستمگرى) نزدیک کند مگر اینکه (به همان اندازه) از درگاه خدا دور مى گردد، و ثروتش افزونى نیابد مگر آنکه (کار) حسابش (در آخرت) دشوار و سنگین شود، و هواخواهان او بسیار نمى گردد جز اینکه (تعداد) شیطانهاى پیرامونش بسیار مى گردند».
2- «قال رسول الله ص إیاکم و أبواب السلطان و حواشیها فإن أقربکم من أبواب السلطان و حواشیها أبعدکم من الله تعالى و من آثر السلطان على الله تعالى أذهب الله عنه الورع و جعله حیران؛ از رسول خدا (ص) روایت شده است که فرمود: شما از دربار پادشاهان و حاکمان (بیدادگر) و درباریان آنان بر حذر مى دارم! زیرا نزدیکترین شما به دربار و درباریان آنها، دورترین شما از درگاه خداوند است؛ و کسى که ستمگر را بر خداوند، بیشى و پیشى مى دهد، خداوند (فروغ) پارسایى را از قلب او مى گیرد و او را به حیرت و سرگردانى دچار مى سازد».
کیفر کسى که نامش را در دفتر زمامداران بنویسد
«عن ابن بنت الولید بن صبیح الباهلی عن أبی عبد الله ع قال من سود اسمه فی دیوان الجبارین [من ] ولد فلان حشره الله یوم القیامة خنزیرا؛ نواده دخترى ولیدبن صبیح باهلى نقل کرده است که امام صادق (ع) فرمود: کسى که نامش را در دیوان فرزندان فلان بنویسد، خداوند در روز قیامت او را به صورت خوک محشور مى سازد»
کیفر دولتمردى که به هنگام نیاز مردم، خود را پنهان کند
«عن الأصبغ عن أمیر المؤمنین ع قال أیما وال احتجب عن حوائج الناس احتجب الله عنه یوم القیامة و عن حوائجه و إن أخذ هدیة کان غلولا و إن أخذ رشوة فهو مشرک؛ اصبغ بن نباته از امیر مؤمنان على (ع) روایت کرده است که فرمود: هر حاکمى که خود را به هنگام نیاز مردم پنهان سازد (و مردم براى رفع نیاز به او دسترسى نداشته) خداوند نیز روز قیامت، خود را از او پنهان مى سازد، و به نیاز او ترتیب اثر نمى دهد؛ و اگر (در قبال انجام کارى) هدیه اى از کسى بگیرد آن هدیه (به منزله) خیانت است، و اگر رشوه اى دریافت کند به خدا شرک ورزیده است».
کیفر کسى که در برابر کارهاى ناپسند سکوت کند
1- «عن محمد بن سنان رفعه إلى أبی عبد الله ع قال ما قرب قوم من المنکرین أظهرهم لا یعیرونه إلا أوشک أن یعمهم الله عز و جل بعقاب من عنده؛ محمدبن سنان -بى آنکه از راویان پیش از خود نام ببرد- از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: هر گروهى که در برابر کار زشت (منکر) و ناشایسته اى که در میان آنان رواج دارد سکوت کنند، یا آن انجام دهنده آن کار زشت را سرزنش نکنند خداوند بزودى عذاب فراگیر خود را بر آنان فرود خواهد آورد».
2- «عن مسعدة بن صدقة عن جعفر بن محمد عن أبیه ع قال قال رسول الله ص إن المصیبة إذا عمل بها العبد سرا لم تضر إلا عاملها و إذا عمل بها علانیة و لم یعیر علیه أضرت العامة قال جعفر بن محمد ع و ذلک أنه یذل بعمله دین الله و یقتدی به أهل عداوة؛ مسعده بن صدقه از امام صادق (ع)، و آن حضرت از پدر بزرگوارش (ع) روایت کرده است که رسول خدا (ص) فرمود: تردیدى نیست که اگر بنده اى در پنهان (از اوامر و نواهى حق) نافرمانى کند، پى آمد و زیان آن تنها گریبانگیر خود او خواهد شد. ولى اگر آشکارا چنین کار ناشایسته اى را انجام دهد و مورد سرزنش مردم قرار نگیرد، آثار سوء ناشى از آن، دامنگیر عموم مردم و زیان آن فراگیر خواهد شد. سپس امام صادق (ع) فرمود: و این بدین جهت است که او (در واقع) با این کار (ناپسند) دین خدا را خوار و کوچک شمرده، و خود را در موقعیتى قرار داده است که دشمنان خدا از رفتار او پیروى کنند».
3- «قال علی ع أیها الناس إن الله تعالى لا یعذب العامة بذنب الخاصة إذا عملت الخاصة بالمنکر سرا من غیر أن تعلم العامة فإذا عملت الخاصة بالمنکر جهارا فلم یعیر ذلک العامة استوجب الفریقان العقوبة من الله تعالى- و قال لا یحضرن أحدکم رجلا یضربه سلطان جائر ظلما و عدوانا و لا مقبولا و لا مظلوما إذا لم ینصره- لأن نصرة المؤمن فریضة واجبة فإذا هو حضره و العافیة أوسع ما لم یلزمک الحجة الحاضرة قال و لما وقع التقصیر فی بنی إسرائیل جعل الرجل منهم یرى أخاه على الذنب فینهاه فلا ینتهی فلا یمنعه من ذلک أن یکون أکیله و جلیسه و شریبه حتى ضرب الله تعالى قلوب بعضهم ببعض و نزل فیهم القرآن حیث یقول عز و جل- لعن الذین کفروا من بنی إسرائیل على لسان داود و عیسى ابن مریم ذلک بما عصوا و کانوا یعتدون* کانوا لا یتناهون عن منکر فعلوه إلى آخر الآیة؛ و به همین سند، از امیر مؤمنان على (ع) روایت شده است که فرمود: اى مردم! مسلما خداوند متعال عموم مردم را به خاطر افراد انگشت شمارى که پنهانى گناه مى کنند، عذاب نفرماید، ولى اگر همان افراد انگشت شمار و ناچیز، آشکارا و در حضور مردم همان گناه را مرتکب گردند و مردم، آنان را به خاطر کار زشتى که مى کنند مورد سرزنش قرار ندهند، خداوند هر دو گروه را کیفر و عذاب کند؛ و نیز فرمود: هیچ یک از شما در حالى که ستمگرى، مردى را مى زند، یا ستمدیده اى را آزار مى کند و یا بیگناهى را مى کشد، اگر در صدد دفاع از او نیستید در آنجا حضور پیدا نکنید، زیرا یارى کردن مؤمن به مؤمن هنگامى که (در صحنه) حضور داشته باشد، واجب است، و سلامت و عافیت (براى شما) آسانتر است (البته) تا زمانى که حجت بر شما تمام شده باشد؛ و نیز فرمود: هنگامى که در میان بنى اسرائیل رخوت و سستى پیدا شد (در چنین شرایطى) مردى برادر ایمانى خود را در حال ارتکاب گناه مى دید و او را از آن کار زشت باز مى داشت ولى آن مرد همچنان به کار خود ادامه مى داد، و (این عدم نصیحت پذیرى) مانع آن نمى شد که همان شخص پند دهنده، هم پیاله و همنشین و همسفره آن مرد گناهکار باشد!! تا آنکه خداوند (به مکافات این بى تفاوتى و عدم احساس مسئولیت) دلهاى آنان را نسبت به هم برگرداند و آنان را به دشمنى با یک دیگر واداشت، و این آیات (در سوره مائده آیه 78-79) را در باره آنها فرو فرستاد: «گروهى از بنى اسرائیل که کفر ورزیدند، از زبان حضرت داود (ع) و حضرت عیسى بن مریم (ع) مورد لعنت و نفرین قرار گرفتند، چرا که (از اوامر و نواهى حق) نافرمانى کردند و از احکام خداوندى سر باز زدند، و کارهاى زشت و نکوهیده یک دیگر را باز نمى داشتند، و چه کار زشتى انجام مى دادند».
منـابـع
شیخ صدوق- ثواب الأعمال و عقاب الأعمال- صفحه 260
محمدبن علی ابن بابویه- پاداش نیکیها و کیفر گناهان- صفحه 660
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها