رمز جاودانگی دین اسلام

English 4369 Views |

چگونه دین پانزده قرن پیش، پاسخ گوى جهان امروز است؟
اسلام همواره به عنوان دینى زنده و سازگار با نیازهاى اعصار و قرون مختلف، شناخته شده است. جرج برنارد شاو، در مقدمه کتاب محمد فرستاده خدا مى نویسد: «من همیشه نسبت به دین محمد (ص)، به واسطه خاصیت زنده بودن شگفت آورش، نهایت احترام را داشته ام. به نظر من، اسلام، تنها مذهبى است که استعداد توافق و تسلط بر حالات گوناگون و صور متغیر زندگى و مواجهه با قرون مختلف را دارد. من چنین پیش بینى مى کنم و از هم اکنون هم آثار آن پدیدار شده است که ایمان محمد (ص) مورد قبول اروپاى فردا خواهد بود. این که چرا دین اسلام، زنده، پویا و ماندگار است، علل مختلفى دارد که بعضى از آنها عبارتند از:

1. عنصر امامت
خداوند متعال درباره ختم دین خود مى فرماید: «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا؛ امروز کافران از این که به دین شما اختلالى رسانند، طمع بریدند؛ پس شما از آنان بیمناک نباشید و از من بترسید. امروز دین شما را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و بهترین دین را که اسلام است، برایتان برگزیدم» (مائده/ 3). بر این اساس، عنصرى در دین تعبیه شده که حافظ دین است و از آن جا که مراد «الیوم»، روز غدیر است، آن عنصر، «امامت» است. در تفاسیر شیعى، این مسئله مسلم است و در منابع اهل سنت نیز به آن اشاره شده است. از جمله در این زمینه می توان به کتب زیر از منابع اهل سنت مراجعه نمود: جلال الدین سیوطى، الدر المنثور، ج 2 صفحه 289 و 259 و شیخ محمد عبده، المنار، ج 6 صفحه 463 و ابى عساکر شافعى، تاریخ دمشق، ج 42 صفحه 233 و ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج 7 صفحه 342. امامان معصوم (ع) براى محفوظ ماندن اسلام در طول تاریخ حضور خود، سه کار انجام دادند:
1. در کنار تأیید آیات قرآن، سنت نبوى را عینا نقل کردند و نگذاشتند که حوادث پس از رحلت و ممنوعیت نگارش حدیث، سنت نبوى را نابود سازد و با این کار، منابع دین را حفظ کردند.
2. روش هاى فهم قرآن، سنت و استنباط احکام اسلام را آموزش دادند تا عالمان بتوانند رأى اسلام را در هر زمینه، از منابع آن، استخراج و استنباط کنند. این روش -که اجتهاد مصطلح شیعى بر پایه آن بنا شده است- راهى است که مى تواند رأى اسلام را در همه زمان ها، درباره هر موضوعى از منابع دین به دست آورد.
3. کسانى را که داراى شایستگى لازم براى به کارگیرى این روش هستند، به مردم معرفى کردند.

2. عنصر اجتهاد
فرآیند اجتهاد به عنوان عاملى پایا و پویا در ادوار مختلف تاریخ و در مواجهه با مسائل هر عصر، راه استنباط و اکتشاف عالمانه معارف دینى را گشوده و حضور مستمر و پاسخ گوى دین را میسر ساخته است.

3. قوانین ثابت و متغیر
انسان داراى نیازهاى ثابت و متغیر است و دین اسلام، براى نیازهاى ثابت، قوانین ثابت و براى نیازهاى دگرگون شونده، قوانین متغیر وضع کرده است. دکتر واگلرى -استاد تاریخ تمدن اسلامى در دانشگاه ناپولى ایتالیا- ضمن بیان امتیازات اسلام، درباره عنصر انطباق پذیرى قوانین آن با شرایط هر عصر مى نویسد: «تعجب ما از دینى افزوده مى شود که مبادى اساسى اخلاق را بر پایه انتظام و وجوب پایه ریزى مى کند و واجبات انسان را نسبت به خویشتن و دیگران، در قالب قوانین دقیقى مى ریزد که تحول و تطور را پذیرنده است و با عالى ترین ترقیات فکرى متناسب مى باشد».

4. پیوند با عقل
یکى از مهم ترین علل جاودانگى اسلام، پیوند مستحکم آن با عقل است. دین و خرد در اسلام، داراى رابطه و جدایى ناپذیرى است؛ «کل ما حکم به العقل حکم به الشرع و کل ما حکم به الشرع حکم به العقل؛ هر آن چه عقل حکم مى کند شرع نیز حکم مى کند و آن چه شرع حکم مى کند، عقل نیز همان گونه حکم مى کند».

5. جامع بودن
همه سونگرى و در نظر گرفتن تمامى ابعاد و جوانب حیات بشرى و فرو ننهادن هیچ یک از حوزه هایى که انسان در آنها نیازمند هدایت هاى الهى و دینى است، سهم به سزایى در جاودانگى اسلام دارد. ادوارد گیبون مى نویسد: «قرآن... قانون اساسى، شامل رویه قضایى و نظامات مدنى و جزایى و حاوى قوانینى است که تمام عملیات و امور مالى بشر را اداره مى کند... دستورى است شامل مجموعه قوانین دینى و اجتماعى، مدنى، تجارى، نظامى، قضایى، جنایى و جزایى. همین مجموعه قوانین، از تکالیف زندگى روزانه تا تشریفات دینى، از تزکیه نفس تا حفظ بدن و بهداشت و از حقوق عمومى تا حقوق فردى و از منافع فردى تا منافع عمومى و از اخلاقیات تا جنایات و از عذاب و مکافات این جهان تا عذاب و مکافات جهان آینده، همه را در بر دارد».

6. هماهنگى با فطرت و طبیعت
انسان ها در عین دارا بودن تفاوت ها و دگرگونى هایى که بر اثر شرایط زمانى و مکانى بر آنها عارض شده است، فطرت یگانه اى دارند. هر اندازه آیینى با اصول فطرى انسان، پیوند محکم ترى برقرار کند، از پایایى و ماندگارى بیشترى برخوردار خواهد بود و هر قدر از آن فاصله گیرد، گرفتار ناپایدارى و ناماندگارى خواهد شد. توجه ژرف اسلام به طبیعت و سرشت آدمیان و تنظیم قوانین هماهنگ با آن، یکى از رمزهاى پایدارى و جاودانگى اسلام است.

7. عدم اختصاص به عرب
قرآن، هیچ گاه مخاطب خود را اعراب یا قوم دیگرى قرار نداده و همواره به ناس (جمیع مردم) و یا مؤمنان خطاب کرده است.

8. عصرى نبودن قرآن
این که قرآن به وقایع زمان خود و یا به گذشته ها اشاره کرده است، آن را منحصر به یک عصر نمى سازد؛ زیرا قرآن، منحصر به ذکر چند حادثه و نکته تاریخى گذرا نیست. این کتاب، مشتمل بر معارفى جاودان، در باب خداشناسى، کیهان شناسى، انسان شناسى، راه شناسى، راهنماشناسى و مجموعه گسترده اى از احکام، اخلاق و... است که همه زمان ها را پوشش مى دهد و هدایت بشریت به سوى سعادت را در هر مقطع تاریخى تأمین مى کند. از طرفى وقایع تاریخى بیان شده در قرآن، هر چند مربوط به گذشته است، ولى کارکرد آنها، مربوط به آینده است و به عبارت دیگر، هر یک از آنها، بیانگر نوعى سنت تغییرناپذیر تاریخى یا حکم و قانون کلى عمومى است. افزون بر این، در قرآن، از آینده و آیندگان نیز سخن بسیار گفته شده است به عنوان مثال، قرآن از آینده بشریت سخن رانده و آینده اى درخشان در سایه حاکمیت توحید، تقوا و عدالت را نوید داده است.

Sources

حميدرضا شاكرين- مجله پرسمان شماره 39- مقاله رمز جاودانگى اسلام

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites

For more information