لزوم وجود ضابطه و قانون بر مسیر تاریخ

English 3793 Views |

اگر ما تاریخ را دارای ضابطه و قاعده ندانیم و به قول کتاب مثل کلبیون، فکر کنیم دیگر تاریخ برای ما درس نیست، فقط قضایای تاریخی برای خیال ما غذای خوبی است، مثل‏ افسانه جن و پری است، و واقعیات تاریخی دیگر نمی ‏تواند درس آموز باشد، چون ضابطه ندارد که قابل آموزش و به کار بستن باشد و اگر تاریخ ضابطه‏ داشته باشد ولی ضابطه اش خارج از اختیار بشر باشد، تاریخ آموزش علمی‏ دارد، یعنی یک امر فراگرفتنی است، بدین معنی که صرفا غذای خیال نیست‏ غذای فکر هم هست، اما از قبیل اموری است که خارج از اختیار ما می ‏باشد و ما فقط می‏ توانیم تماشاگر خوبی باشیم.
مثل اطلاعی که ما درباره دورترین‏ کهکشان ها داشته باشیم که اثرش فقط این است که ما می ‏دانیم در آنجا چه‏ خبر است ولی نمی‏ توانیم در آن زمینه کاری بکنیم و اگر تاریخ سنت و ضابطه‏ داشته باشد و این سنت و ضابطه در اختیار بشر باشد ولی عوامل مؤثر در تاریخ اموری از قبیل زر و زور و حتی علم باشد، مثلا سنت تاریخ بر این‏ باشد که هر جا که زر بیشتر است تفوق بیشتر است و بقا با اوست، یا هر جا که زور بیشتر است بقا و تفوق از آن او است، در این صورت تاریخ‏ درس می ‏آموزد ولی درس بسیار بدی می‏ آموزد، یعنی کسی که تاریخ را مطالعه‏ می‏ کند می ‏رسد به این که مسأله، مسأله زر و زور است، جامعه یا باید تن‏ به فنا و نیستی بدهد و یا باید برای بقای خود هر چه که زر می ‏یابد به آن‏ چنگ بیاندازد و هر جا زوری می‏یابد در خدمت خود بگیرد. در این صورت‏ تاریخ می‏ شود بدترین معلم های عالم.
ولی اگر تاریخ بر اساس سنت ها و ضوابط باشد و عوامل مؤثر در این سنت ها عوامل انسانی باشد البته نمی‏ خواهیم بگوییم عوامل منحصر، بلکه می‏ خواهیم‏ بگوییم عوامل تعیین کننده برای جامعه عوامل انسانی باشد یا لااقل عوامل انسانی جزء شرایط اصلی باشد یعنی بدون آنها جامعه نمی‏ تواند باقی بماند و پیشرفت کند و اگر پیشرفت هم بکند امری است موقت، و پس‏ از مدتی از درون خودش منفجر خواهد شد و از بین خواهد رفت آن وقت است‏ که تاریخ برای ما آموزنده است، معلم است و معلم بسیار خوبی، معلمی که‏ به ما پند و اندرز می ‏دهد.

Sources

مرتضی مطهری- فلسفه تاریخ- صفحه 221-220

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites

For more information